دوشنبه ۲۴ دی
|
دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه
|
تَکدی می کنم تکرار دیدارت پر از لذت
زگیرای چشمانت شدم خواهش تمنا در دل مدت
یواش ای پیله دوری چه می خواهی تو از جانم
گمانموقت آنست خدمتش آیم بر صحبت
تو می دانی دلم چونان ناپلئون از دزیره مست چشمانت
خمار افتاده و تسلیم و حیران ، دل پی خلوت
اگر دانی که شوق دیدنت با دل چها کرده
مداوم این دلم را می بری و می کنی سرقت
کویر اصلا به تو ناید تو دریا بوده و هستی
چرا بر تُنگ دل بندم که گردد قسمتم عُزلت
روا باشدبه رسم عشق رسوای جهان گردم
زآن اولین این فیض بر جانمگرفت اُلفت
یکاز یک چشم هایت با شراب آکنده گردیده
که دل را اینچنین حیران نمود و واله و سرمست
من انشهر ذَهابم، همنشین قصر شیر ین نگاهایت
تورا من دوست می دارم تو هستی نعمت و دولت
یقین دانی که شعر من زتو شوق و شرر دارد
شراب تشنگی با تو شود شهد و بود عشرت
#حسینگودرزی"تشنه"
۱۴۰۳/۱۰/۱۷
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.