تا بوده همین بوده
" تا بوده همین بوده "
جد فیل ، ماموته
جده ی بمب ، باروته
دوستای قدیمی اند ، بستنی و فالوده
شهادتین را سرسری گفتند اول ،
که چنین دستانشان به خون شد آلوده
آن خوارج احمق را باش ،
که جنین را به ظلم خنجر ، کشیدند بیرون با روده
آیا این وحشیگری جنون مطلق نیست ،
ز سوی یک مُشت متعصبِ کور ؟
حالا اینهمه کفر، تسری یافته در توده
و ابلیس هم میان اینهمه کفر و شرک ،
شده از رسیدن به مقصدش آسوده
همه ارزشها عوض گشته ،
بوی ناجورِ مگس کُش ، آمده جای عطر
یکی دنبال عطری دائمی بهر خویشتن میگشت ،
روو به همکارش فروشنده گفت : او را یه راسو ده
یکی دنبال فرشتگانی بود که پُز دهد به غیر
وقتی ارزشها عوض شد ، یکی او را گفت :
برترینشان ، هاروت و ماروته
او حتی نپرسید از خود که چرا ،
بین جنگ طالوت و جالوت ،
داود ، در لشکر طالوته
یکی دنبال خبیث ترین خون آشام جهان میگشت
روو به همکارش عطارگفت : او را چند زالو ده
درحالیکه زالو، بهترین خوش آشام دنیاست
باید نظری خاص داشته باشد هرکسی ،
به ورا و ماوراهای خویشتن
درتصادفات جاده ای،
به یقین آسیب پذیرترین جا، کاپوته
اما با همه اینها ،
نگران نیستم ، از آینده ی دنیا
همه افکار خزعبل ،
روزی به یاریِ حق و به دست منجی، نابوده
بهمن بیدقی 1403/4/23
ناب سرودید
اما با همه اینها ،
نگران نیستم ، از آینده ی دنیا
همه افکار خزعبل ،
روزی به یاریِ حق و به دست منجی، نابوده
اللهم عجل لولیک الفرج
زنده باشید به مهر