شنبه ۱۰ آذر
|
دفاتر شعر محمدرضا کریمی(ناصر)
آخرین اشعار ناب محمدرضا کریمی(ناصر)
|
می ستانند از من و از دودمانم مالیات
تا که لبخندی به لبها می نشانم، مالیات
رونق کسب و تجارت رفته از بازار ما
با وجود این ستانند از دکانم مالیات
چای شیرین و پنیر و بربری قوت من است
زهر میریزد درون استکانم مالیات
میهمان خانه ام گردیده قسط و سفته ها
آنطرف گردیده اما میزبانم مالیات
دست های گرم ماموران سرد مالیات
می نویسد با وجود صد زیانم مالیات
اعتراض و هیات و شورا ندارد حاصلی
خرج و برجش کرده دور از بستگانم مالیات
ارزش افزوده هم قوزی ورای قوزها
کرده چوبی در میان بازوانم مالیات
دوستانی داشتم شاد و به دور از دشمنان
برده یاد دوستان و دشمنانم مالیات
داشتم ماشین خوب دنده ای اما برو
لاجرم افکنده در فکر ژیانم مالیات
آنچه شیران را کند روبه مزاج از ظن من
برخلاف شاعر شیرین زبانم مالیات
*******
با همه اینها که گفتم،لحظهء سازندگی
اشک شوقی می دهد بر دیدگانم مالیات
رونق استان و شهر و روستا از کار ما است
بهر آبادی ایران می نشانم مالیات
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.