چهارشنبه ۷ آذر
سنجاق شعری از یاسر قادری
از دفتر امتداد نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۲۰ ساعت پیش شماره ثبت ۱۳۴۰۳۲
بازدید : ۱۸ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب یاسر قادری
|
در بند توام عمری ،یک بار اسیرم باش
مویم به سپیدی شد ، این بار تو پیرم باش
با قامت سوزانم، پیمان به دلت بستم
شمعم که بسوزد جان، در جمع حقیرم باش
از ظلمت شب ترسی ، در دل نبود هرگز
سرباز توام جانا ،سالار و امیرم باش
در خواب زلیخا را ،دیدم به لب خندان
دادم به تو تعبیرش ، چون خیر کثیرم باش
هر چند گرفتارم ، از عشق تو می خوانم
دل خوش به نوای تو، تو صوت و صفیرم باش
مانند فلسطینی ، اِشغال شده روحم
از پای نیفتادم ،در جنگ وزیرم باش
من تشنه ی دیدارم ، می رقصم و می آیم
در رود رها چون برگ ، در سمت مسیرم باش
سنجاق زنم بر جان ، عطر خوش گیسویت
"یاسر" گرفته بویت ، آگه به ضمیرم باش
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا
قلمتون سبز
پایدارواستوارباشید