سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 7 آذر 1403
  • روز نيروي دريايي
26 جمادى الأولى 1446
    Wednesday 27 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۷ آذر

      ...پهلوان پنبه ی هستی...

      شعری از

      علی نظری سرمازه

      از دفتر ...من و تنهایی تنها نیستیم... نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ ۲۰ ساعت پیش شماره ثبت ۱۳۴۰۲۹
        بازدید : ۱۵   |    نظرات : ۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      به نام حق
      ...پهلوان پنبه ی هستی...
      آدمی
      هرچه قوی تر باشد
      ناتوان تر
      متزلزل شود
      از تضعیفش
      چون
      توانایی بر سیطره اش
      محدود است
      همچنین کنترلش
      ناممکن
      هست
      خواهد شد و
      یا هم بوده ست
      ای که به دبدبه و کبکبه ات
      می نازی!
      هر زمان
      کُرّه ای از جنس زمین
      به همین کوچکی اش
      در هستی
      ساختی
      تا که بگردد دورش
      برخلاف جهت عقربه ها
      یا طوافش بشود چرخیدن
      گرد خورشید خروشان از مهر
      بی نیاز از بنزین
      یا که هر سوخت فسیلی
      راحت
      به کجاهای  ِ
      هیاهوهایش
      ناکجاهای خوش  ِ
      رویایش
      ببرد آن چه سوارش باشد
      راحت آسودن در غلتیدن
      نمک آخر  ِکارش باشد
      غرق سیر و سفری طولانی
      در فضایی پُر  ِاز حیرانی
      سرخوش از
      گردش علمی گردی
      آخر سر، سر جایت باشی
      و نگیرد راکب
      آنکه
      راننده ی این مرکوب است
      آنکه
      پنهان شده در پیدایی است
      اُجرتی
      بهر اجاره از تو
      تویی که
      موجر بی انصافی
      تاجر مال و منال قافی
      شده مستعمره ات
      مستأجر
      داده از دست تو
      اثنی عشر خود را جِر
      آن قدر جِر که شده
      بی چاره
      در به در، سر وَیلون
      درخودش آواره
      ای که ویلای شمالی
      داری!
      چند آپارتمان
      خانه ی خالی داری
      پهلوان پنبه ی هستی
      هستی!
      چه بلایی به سرت آمده که
      بد مستی !؟
      یا چه شد پُست نشین
      گشته ای با
      هر پَستی!؟
      کمی آهسته تر آه...
      هنگ ستم را بنواز
           ع.ن.س
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      محمد باقر انصاری دزفولی
      ۱ ساعت پیش
      باعرض سلام
      زیبا و
      بسیاردلنشین بود
      درودبرشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مرتضی میرزادوست
      ۲۱ دقیقه پیش
      درود بر شما استاد نظری بزرگوار خندانک
      بسیار ارزشمند و زیباست
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2