سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    آه و حسرتم مونده

    شعری از

    پروانه آجورلو

    از دفتر حریر خیال نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۳۳۷۰۴
      بازدید : ۲۳۲۷   |    نظرات : ۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    صدای ارسالی شاعر:
    (تقدیم به دخترانی که طعم تلخ تبعیض را چشیده اند )
    روح من پیش مادرم مونده 
    ای خدا نفس و جوهرم مونده 
    پشت پا میزنه به ژن‌هامون 
    مادرم پشت سنگرم مونده 
    صبح و شب هی پسر پسر میگه 
    حسرتم لای دفترم مونده 
    حسرت تک نگاه گرمی که 
    وقت تب پیش بسترم مونده
    کاکتوسی بدون آبم من 
    اما سختم که مظهرم مونده 
    باز پدر صدا شو بالا برد 
    خوش خیالی که باورم مونده 
    بعد سرمای این زمستونی 
    فکر کنم روز بهترم مونده 
    تیر پیکان برتری هم تیز 
    قطره‌ای خون جیگرم مونده 
    یک *آرس بهتر از **هرا بوده 
    پسرش تاج رو سرم مونده!
    دخترم کمتر از پسر هستم ؟؟؟
    پدرم بوده یاورم مونده؟؟؟
    مثل پروانه‌ای که می‌رقصه 
    رد پرهای لاغرم مونده 
    چون می‌دونه به فکر رویامم 
    گل به آب داده لنگرم مونده 
    من زنم!  آه و حسرتم مونده 
    آرزوهای پرپرم مونده 
    مثل ماهی اسیر تنگم کرد 
    هم قطارم دو خواهرم موند
    آرس:  پسر زئوس، خدای جنگ
    هرا: خواهر و همسر زئوس، بانوی قدرت 
     
    ۳
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    ۲ هفته پیش
    درود بانو
    دخترا عزیز پدرند
    پر احساس و زیباست خندانک
    محمد باقر انصاری دزفولی
    ۲ هفته پیش
    سلام بزرگوار
    دلچسب و زیبابود
    قلمتان نویسا
    در پناه حق
    درود درود
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    محمد گلی ایوری
    ۲ هفته پیش
    درود و عرض ادب و احترام مهربانوی معزز
    زیباست و اندوهناک

    متاسفانه در توهم جاهلیت قبول دارم که بعضی تبعیض‌ها صورت می‌گیرد ولی اندک است که همان هم زیاد است و منفور.

    در مقام دختر

    مرغِ اندیشه اگر سیرِ فلک بر گیرد
    غنچه از باغِ بهشتی گُلِ دختر گیرد

    خنده اش چون نفسی جان بدهد سامان را
    خوش سرایی به وجودش بوی عنبر گیرد

    هر که خواهد ببرد طرفه از این میدان را
    مِهر دختر به طبق بُرده و بر سر گیرد

    تُنگ شیرین کلامش تو به تلخی مشکن
    وانکه نازش بخرد لاله به محشر گیرد

    مُلکِ دنیا نشود ارزش ِ تار از مویش
    نور رخسار و جبینش مه و اختر گیرد

    در فداکاری ندارد به جهان همتایی
    عالم از مُهرِ سکوتش صله در بر گیرد

    بس که نیکی به جمالش بنهادی خالق
    در ادب جوهر ایمان ره حیدر گیرد

    آنکه در خانه نبیند قد رعنا دختر
    ناله از غم به دلش حلقه و چنبر گیرد

    پ.ن: تقدیم به فرشته های نازنیین

    محمد گلی ایوری

    سرفراز باشید و بی‌نیاز
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    ۲ هفته پیش
    درود برشما خندانک خندانک خندانک
    منصور دادمند
    ۲ هفته پیش
    خندانک
    جواد مهدی پور
    ۲ هفته پیش
    درود بر شما بانوی گرامی خندانک
    فرامرز عبداله پور
    ۲ هفته پیش
    درود
    مثل همیشه
    زیبا و دلنشین
    سروده اید
    ⚘⚘⚘⚘
    رقص قلمتان ابدی
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    طاهره حسین زاده (کوهواره)

    من نَفَسِ شبی چراغانی ام ااا دیر زمانی ست که بارانی ام شعر مشترک کوهواره و شاهزاده خخخخ
    شاهزاده خانوم

    دیر زمانی ست که بارانی ام
    میر حسین سعیدی

    نای خاموش لبانت این دلم را تازه کرد ااا عاشق بی ادعا را صاحب آوازه کرد
    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    2