پنجشنبه ۶ دی
مرگ شاعر شعری از رضا محمدزاده
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۹ ۰۸:۲۷ شماره ثبت ۱۳۳۵
بازدید : ۸۵۴ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب رضا محمدزاده
|
حسرت شب پره گي
دلِ اين تيره شبِ تار ِ به حزن آْوده،
كپه ي مرگ ، كه خورشيد درآن گم شده است
به ستوه آورده
بگشائيد كمي
پنجره ي بسته ي خورشيد دريغ ،
كه هوائي برسد
واي من مي خواهم
با همين حنجره فرياد كنم :
پيله ام تنهائي،
همه ي احساسم
حجمي از دل تنگي است
كه مراسخت در اين گوشه به تنگ آورده
به كسي محتاجم،
همه دلخوشيم
خوردن تق تق سنگي است به سنگ
و جنبيدن لبهاو كمي قطره اشك
گاه گاهي نه كه بسيار
دريغم كردند
آسمانم سنگي است
شده مهمان تنم پوسيدن
زير سر قلوه ي سنگي سرد است
و لحافم كفني خاك آلود
باز هم شكر خدا
نفسي دارم من
و كمي حرف كه شعرش خوانم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.