جمعه ۷ دی
|
دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )
آخرین اشعار ناب افسانه احمدی ( پونه )
|
هر چقدر این چهرهِ زیبای من برناتر است
دردهـای پیرم از دنیای من زیباتر است
مثل گنجی وارثانِ نسل بعد از بعدِ من؛
ثروتی در نوع خودیکتا و بی همتاتر است
دردش از حد رفته درمانی ندارد قلب من
با وجود زخم های کهنه بی پرواتر است
با خوشی ها شاید از این ناخوشی ها رد شوم
ممکن اما احتمالش صفر ، یا فرداتر است
با دلم هر روز و هر شب درد دلها می کنم
چون میان جمع یا هر حالتی تنهاتر است
در سرم افتاده روزی درد را درمان کنم
زور درد از قدرت انجام من بالاتر است
ریشه هایش در میان سینه جا خوش کرده اند
هر چه می خواهم شود پنهان ولی پیداتر است
چشم بستم لحظه ای دیدم خوشی ها را به خواب
تا گشودم چشم دیدم رفته امّا ، جا تر است
کرده ام عادت به این آشفتگی های مدام
"پونه"هم با حال نا آرامِ من شیداتر است
افسانه_احمدی_پونه
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شورانگیز و زیباست