سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        بوفالو

        شعری از

        پژمان بدری

        از دفتر سپیدانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۴۸ شماره ثبت ۱۳۲۶۱۹
          بازدید : ۵۱۱   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان بدری
        آخرین اشعار ناب پژمان بدری

        شعر اول: بوفالو
         
        هفته ها قافیه را باخته اند
        امروز بچه کانگورویی ست
        که از کیسه ی مادرش
        وسط اتوبانِ زندگی افتاد
        و دیروز
        اندوه،دختری بود
        با موهای تراشیده
        که آنقدر در من اشک ریخت
        حتی زیر دریایی
        درونم غرق می شود
        خلاصه تقویمِ عجیبی هستم
        شبیه جمعه های گرمِ دلتنگی
        وقتی که روز/مرگی چکمه پوش آمد
        با هر قدم برف بیشتری می بارید
        کاش خرس قطبی بودم
        و تمام سال در خواب زمستانی
        فرو می رفتم
        امّا بوفالویی شدم
        که به خودم شاخ می زنم!!
         
        شعر دوم: انگور
         
        خیابان غمگین بود
        مثلِ نوزادی رها شده
        میانِ سطلِ زباله
        درونم
        برف تا کمر بالا آمده است
        که سقوط کامیون ها در گردنه
        و هر جاده
        به خطوط کفِ دو دست من
        ختم می شود
        تصادفاً حرف می زنم با خودم
        تصادفاً در کوچه خلوتِ شعری
        مرا می بوسی
        بوسه
        از نوادگانِ انگورِ شرابی ست
        که با پایانی مست
        شاخ به شاخ می شوم:
        همیشه یک زن مظهر زایش نیست
        من مردهای زیادی را دیده ام
        که باردارِ زخم هایی
        شبیه عشق و تنهایی هستند!!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۴۶
        درود پژمان بزرگوار
        از خوانش"بوفالوی" شما بسیار لذت بردم
        شرح حال کامل انسان امروزی است
        خرم و تندرست باشید خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۲۲
        سلام آقای استکی خیلی مخلصم خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۰۷
        درود جناب بدری
        سپید جالب و خلاقانه ای است .

        موفق باشید .
        خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۲۲
        سلام آق محمدرضا کوچیک شمام... خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۳۰
        خندانک
        درودبرشما جناب پژمان شاعر توانمند خندانک
        مثل همیشه بسیار زیبا وتامل برانگیزبود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۲۷
        باسلام خدمت یکان یکان استاید بسیار محترم هچون استاد محمدی عزیز استاد بانو عجم استاد خانم دکتر کوهواره دختر دانشمندم استاد بزرگوار جناب استکی گرانمهر استاد بانو زند و... دیگر دوستان گرامی که از آوردن کل اسامی واقعا ناممکن و در مضیقه این نوشتار می باشد و با کسب اجازه از محضر مدیریت عالیقدر استاد ملحق گرانقدر برگ سبزی تقدیم به شعر بوفالو استاد بدری عزیز می کنم
        البته مقصود از این صفحه سبز نه حلاجی شعر این استاد گرامی را دارم و پرداختن به ساختار و حتی جزئیاتش .
        نکاتی را لازم به اشاره یافتم البته از منظر روح زیبا پسندخویشم که امید خوشنودی بار آورد
        جناب استاد بدری جان عرض ادب و ارادت
        از انجائیکه بعضی دوستان و احیانا\" خود حضرتعالی را بر این دیدگاه یافتم که نوع نگرش و سبک کارتان در ادبیات را ، به سینما گران نوگرا شبیه دانستید که حقیر به این موضوع باتردید می نگرم (شاید بخاطر علاقه وافرتان به سینما ودیدن فیلم های متفاوت است وجسارتا\"در اینجا جنابتان را بدیدن فیلم \"جزیره شاتر \"دعوت میکنم البته اگر قبل\" فرصت تماشایش را نداشتید) بله . . . داشتم عرض می کردم که حقیر حضرتعالی را بیشتر نقاش شاعری می شناسم که هر شعرتان یک گالری از پیروان مکتب دادا و هر بندی از آن تابلوی از یک اثر سورئالیسم می باشد
        البته این بخودی خود نه تنها که بد نیست خیلی هم جذاب و هنرمندانه می باشداما آنچه مرا بعنوان یکی از دوستداران اشعار ژرف وپرمحتوا شما ، مجاب می شوم تا خدمتتان عارض شده ولب به شِکوِه گشایم که ...شاعر عزیز!
        این اواخر چرا اشعارتان را گرچه از محتوا غنی اما تهی از احساسات لطیف ،طراوت و عطوفت شاعرانگی وانسانیست ( البته بی اطلاع از زمان سُرایش آنها که کدام جدید و کدامش به گذشته مربوط می شود)
        صرفا\"پرداختن به مسائل پیرامون، آنهم فقط بشکل پارادوکسیکال، نمی توان شعر را با شکوه و جلال به سرمقصود رسانده ،در دل جامعه جاری و ورد زبانها ساخت
        آقا بدری عزیز و نازنین !!! شعرت حلاوت ، عطوفت، انس پذیری را از کف داده و صفت مهر گسترانه ندارد که این از خصوصیات بارز ادبیات هر زبانی میباشد . انگار واژه هایتان گرد نخی چند رنگ چون تسبیحی می چرخد در دستان یزیدی 😊( این مثالجنبه مزاح دارد)
        بنظرم اعتدال در هر امری واجب و اجتناب پذیر است
        مثالی از بخش همین شعر جدیدتان بزنم
        زایش در قاموس یک مرد پذیرفتنی نیست نه بازبان کنایه و استعاره ونه حتی با عینک پارادوکس، آنهم از شاعر یکه خود از جنس مذکر است.
        پس با این شایبه شاید بخود اجازه بدهیم بی معطلی چادر نیز بر سریک مردرا مجاز کرده باشیم
        \" یک مرد هیچ درد پررنجی را نمی تواند و نخواهد توانست آنرا بزاید نه با سزارین نه با کورتاژ نه با قابله های متبحر\"
        \"یک مرد درد را هر چه عظیم ، خُرد خُرد کرد و در دلش خواهد خورد\"
        \" یک مرد درد خودرا با طوطی درونش به اشتراک گذاشته و از الام عشق نافرجام و غم تنهای ویا هر گزند دیگر ، با طوطی درونش به اشتراک گذاشته به مر ثیه آن می نشیند( داش آکل - صادق هدایت)\"
        \" یک مرد وقتی غم دارد یک کوه درد دارد( داش آکل - صادق هدایت)\"
        آقا بدری جان دوستتان دارم بدون هیچ تعارف و شعاری چون حاوی نمک وجود هستید با کمی شکر ، مهربانی بمقدار لازم وبا ادبیاتی فول و فراوان ...
        بقطع یقین شما در آتیه از شاعران نامی اینسو آنسوی مرزها خواهید بود من به این نظرکاملا ایمان دارم ...
        با این صفحه سبز بر آن شدم تا حقیر نیز شعری را منتشر کنم شاید طعم چیزی که عوض دارد گله ندارد را بچشم😁😁😁
        بقول خودتان جناب بدری نازنین مخلصینا . . .
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۲۰
        سلام بر ابر مرد خستگی ناپذیر جناب فخوری فخر آفرین
        رسیدن بخیر استاد عزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک

        .
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۱۹
        دروتان استاد نظری عزیز دوست گرانقدر و دیرینم
        خدا را شکر که سعادت دیدارتان میسر شد خرسندم از سلامتی وحضور گرمتان خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ۲۲:۱۲
        درود استاد فخوری عزیز
        نقدی بسیار تخصصی و مفید
        بهره بردم از تراوش قلمتان
        از بنده نوازی حضرتعالی متشکرم
        خرم و تندرست باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۷
        سلام پدر جان تاج سر بزرگ مرد دوست داشتنی جناب فخوری
        به قول امروزی ها یزیدتو
        خوشحالمون کردی حاجی قدم رو چشم ما گذاشتی
        پدر جان شعر عموما آینه ای از درون شاعرشه
        من آدم خوشحالی نیستم یعنی از درون خوشحال نیستم وقتی به دور و برم نگاه میکنم به ندرت رنگ سفیدی می بینم
        واسه همینه تلخ می نویسم
        مگر جز اینه تلخی مثل شیرینی اونم یه طعمه؟؟
        مگر غیراز اینه عشق و مهر و عطوفت هم شبیه غم و درد احساسن؟؟
        همین صادق هدایتی که ازش مثال زدید مگه نهلیسم نبود؟؟؟
        (هرچند من علاقه ی ندارم بهش)
        کلا یه نویسنده یا شاعر میتونه از شادی بگی
        که تو زمانه ی امروز بنظرم خیلی بی مزه اس
        میتونه از مصائب بنویسه
        میتونه تلفیق دوتاشون باشه
        بنظرم کسی که مشکلات و میبنه بسیار احساسی تره

        راجع به موضوع پایانی و پارادوکسیکال قسمت پایانی شعر دوم
        پژوهش هایی شده که مردان پشت معدشون یه دیواره هست که شبیه رحم میتونن با لقاح مصنوعی حامله شن این از علمی بودنش
        مسئله ی دوم اینه که
        شعر مگر غیر از زاویه دید متفاوته؟؟؟

        در کل از دوست هرچه رسد نکوست
        فیلم جزیره ی شاتر و هم دیدم
        من به شما دوتا اثر معرفی میکنم
        سریال ماده تاریک
        فیلم سینمایی تقدیر
        اگر وقت داشتید ببینید
        دست بوس شمام خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۰
        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۰
        خندانک خندانک خندانک
        جواد مهدی پور
        جواد مهدی پور
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۰۵
        درود بر شما جناب استاد فخوری گرانقدر خندانک

        بهره بردم از مطالب ارزشمندتان

        برای جناب بدری هم آرزوی توفیق روز افزون دارم


        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        سید هادی محمدی
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۱۱
        درود بر یگانه مرد هنرمند

        جناب فخوری گرانمهر

        سپاس از شما

        شرمنده ی الطاف بی کران شما هستم

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۲۸
        خندانک
        درودبرشما استادعزیز وهنرمندتوانمند جناب فخوری خندانک
        خداقوت بزرگوار خندانک
        خوشحالم ازدیدارشما درناب
        آموختم درکلاس پربار درستان
        خیلی ممنون بابت شاگردنوازیهایتان خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۴۰
        درود و عرض ادب جناب استاد فخوری عزیز
        خوشحالم از حضور ناب شما در ناب
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسام رجبی
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۸:۰۵
        استاد شما شعر میگین...من تا یک هفته لذتش و میبرم خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۳۹
        سلام حسام عزیزم
        خاک پاتم خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۸:۳۳
        درود و عرض ادب بر شما بزرگوار
        اثری جالب توجه
        سرفراز باشید و بی نیاز
        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۰
        سلام جناب ایوری
        دست بوسیم خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۲۸
        درود بر جناب بدری عزیز..
        مثل همیشه زیباااا..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        💚
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۱
        سلام برادر نجفی کوچیکتم خندانک
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۰:۳۸
        درودتان باد جناب بدری گرامی خندانک
        چرا اینقدر قشنگ شعر می گید
        ساده و زلال از دردا و غما رو نمایی می کنید
        وقتی که روز/مرگی چکمه پوش آمد خندانک
        چقدر تصویر جلوی چشم آدم رژه می ره!
        با روح و پویا و تاثیر برانگیز از عشق می نویسید
        اندوه،دختری بود خندانک
        با موهای تراشیده
        که آنقدر در من اشک ریخت
        حتی زیر دریایی
        درونم غرق می شود خندانک
        آدم دلش می خواد یک جفت کفش فنر دار بپوشه بره تو ابرا
        تا تمام غما ریز ریز بشن درست مثل مورچه ها
        خیابان غمگین بود
        مثلِ نوزادی رها شده
        میانِ سطلِ زباله
        درونم خندانک خندانک خندانک خندانک
        و در تیتراژ بندی پایان شعر
        به راز بوفالو پی می برم
        بوسه خندانک
        از نوادگانِ انگورِ شرابی ست
        که با پایانی مست
        شاخ به شاخ می شوم:
        و در پرده ی آخر
        نه مثل آخر فیلم ها و همه ی داستان ها

        همیشه یک زن مظهر زایش نیست
        من مردهای زیادی را دیده ام
        که باردارِ زخم هایی
        شبیه عشق و تنهایی هستند!!
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        زنده باد
        خوانش اول
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۳
        سلام بانو سمیعی
        لطف شما همیشه شامل حال بنده بوده
        و منت سرم میذارید که با حضور گرمت صفحه ی مارو آراسته به مهر خودتون میکنید
        خاک پاتیم خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۱:۰۴
        زنده باد
        عالی بود
        تو شعر اول ادم خودشو تو فرامرز میبینه بعد یکدفعه میاد داخل و باز ...
        سبقه سینمایی شما هم باعث میشه ادم هی فکر کنه اشارتی در کاره ، مثلا بوفالو بیل و سکوت بزغاله‌ها خندانک . در این موردکه البت ارتباطی نیست در ظاهر . از پسِ پشتِ ذهن شاعرم کسی چه میدونه ، که فریاد کدام زندانی است...
        زنده باشید خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۶
        سلام آق فرشید کوچیکتم
        سابقه ی سینمایی که ممکنه
        چون ضمیر ناخودآگاه آدم همیشه ذهن و به سمتی هدایت میکنه
        که در و دروازه ها و تصمیمات و متفاوتی میبینه
        مثلا تو این چند هفته ی اخیر ۱۵تا کتاب خوندم
        دوتا سریال و چندتا فیلم دیدم
        احتمالش هست چیزی از همونا تووو هزارتوی ذهنم رسوب کرده باشه
        که فیلترهای نوشتاری خودم رد شده باشن
        و حاصلش شده باشه همین شعرا
        خیلی چاکریم خندانک
        ارسال پاسخ
        مرتضی میرزادوست
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۳۴
        همیشه یک زن مظهر زایش نیست
        من مردهای زیادی را دیده ام
        که باردارِ زخم هایی
        شبیه عشق و تنهایی هستند!!

        درود بر شما جناب بدری عزیز خندانک
        بی نهایت زیباست و عالی
        خندانک خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۷
        سلام جناب میرزا دوست عزیز ممنونم خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۴۷
        درود. واقعا احسنت‌. همین...
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۷
        سلام محمد شریف شریف ترین
        ممنون که خواندی خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۵۸
        هفته ها قافیه را باخته اند
        امروز بچه کانگورویی ست
        که از کیسه ی مادرش
        وسط اتوبانِ زندگی افتاد
        و دیروز
        اندوه،دختری بود
        با موهای تراشیده
        که آنقدر در من اشک ریخت
        حتی زیر دریایی
        درونم غرق می شود
        خلاصه تقویمِ عجیبی هستم
        شبیه جمعه های گرمِ دلتنگی
        وقتی که روز/مرگی چکمه پوش آمد
        با هر قدم برف بیشتری می بارید
        کاش خرس قطبی بودم
        و تمام سال در خواب زمستانی
        فرو می رفتم
        امّا بوفالویی شدم
        که به خودم شاخ می زنم!!
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        درود بر جناب بدری
        بسیار زیبایند خندانک
        آفرین به توان وام عشقی که به ما نمی دهند خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۸
        سلام آقا علی نظری تاج سر
        خیلی دوستتون دارم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۰۷
        هوس کردی زنی با وام عشقی
        سحر یا سوسنی با وام عشقی

        خدایی ریشه ی عدل خدا را
        تو داری می کنی با وام عشقی

        شدی محکوم به هر هفته عقدی
        به جرم بی زنی با وام عشقی

        کمی از طنز وام عشقی
        خندانک خندانک
        خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۸
        مرسی از شعرتون خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۹:۱۷
        همیشه یک زن مظهر زایش نیست
        من مردهای زیادی را دیده ام
        که باردارِ زخم هایی
        شبیه عشق و تنهایی هستند!!

        خندانک خندانک


        ناب سرودید

        درود بر شما جناب بدری گرامی

        بهره بردم از اشعارتان

        زنده باشید به مهر

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        پژمان بدری
        پژمان بدری
        چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۸
        سلام جناب مهدی پور
        کوچیک شمام خندانک
        ارسال پاسخ
        پیام مفخم
        جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳ ۰۳:۲۸
        زیبا و متفاوت ...ترکیب بندی ها خیلی جدیدند چند بار باید بخوانم تا درک کنم ...
        همیشه یک زن مظهر زایش نیست
        من مردهای زیادی را دیده ام
        که باردارِ زخم هایی
        شبیه عشق و تنهایی هستند!!
        اتفاقا بخش زایش مرد را دوست داشتم که خیلی از مردها امروز سر زا رفته اند خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6