بسم الله الرحمن الرحیم جا الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهو قا
حق وباطل وتشخیص آن
تشخیص حق از باطل کاریست بسا مشکل دانند کسانیکه این موی کشند از ماست
هرکس نتواند که تشخیص دهد این دو غیر از علماییکه باشند به راه راست
یکروز همین کشور طاغوت بزد جولان شاهنشه دوران بود مردم همه اش می خواست
طولی نکشید ایشان طغیان بنمود وگفت شا هنشهی ماها درطول زمان برجاست
میگفت خدا و شاه بعدش بود این میهن این شاه شما مردم مانند خدا یکتاست
شد نوکر بیگانه آورد دراین خانه یک ظالم دیوانه از ترس که آ مریکاست
ظلمی که نکرد ایشان بر مملکت ایران هرچند به او گفتند اودشمن دین ماست
گوشش شده بودی کر از گفته ما مردم سرمایه مردم را از بهر خودش می خواست
بر گرده این مردم گردید سوار از ظلم می گفت به زعم خود حرف همگان بیجاست
در کشور اسلامی مشروب فروشیها آ زاد چنان بودند گویی تو که آ مریکاست
معروف بشد منکر منکر همگی معروف یکدنده چنین می گفت این عصر تمدن هاست
ساواک چه گرگانی خونخوار همه خون ریز کس را نبودی جرئت برچپ برود یاراست
احساس خطر کردند از پیر خمین ما تبعید نمودندش اوکه وطنش دلهاست
غافل که خدا با اوست چون روح خدا باشد تسخیر نمود دلها زیرا که خدامی خواست
فرزند عزیز او کشتند زراه کین در مرگ پسر گفتا سریست که ناپیداست
این مرگ عزیز من سری زخفیات است هر گز نهراسم من چون مادر من زهراست
گر کشته شوم من هم باکم نبود مردن جای من ویارانم در جنت حق ماواست
بهمن برسید از راه بر گشت امام ما شاه رفت بجاییکه اسلاف خودش انجاست
ایران بشدی آ زاد از یمن قدوم او زیرا که قدوم او بردیده و بر دلهاست
این ماه بو د بهمن تبریک بگو برمن زیرا که برای من این ماه بسی زیباست
ماهیکه بشد پیروز مستضعف و محرومان این ماه همان ماه است ماهیکه خدا میخواست
سید ابراهیم حسین نژاد قیرو کارزین فارس
دوازده بهمن هشتاد ونه سال روز ورود رهبر مستضعفان بوطن
12/11/1389