دوشنبه ۳ دی
اشکِ نیچه شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۴۴ شماره ثبت ۱۳۲۳۴۷
بازدید : ۷۲ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
اشکِ نیچه
من ازهیچ آمدم ،
پس هیچ هیچم
با دیدن دنیا ،
بس گیج گیجم
اگرخواهی رصد کنی مرا ،
دراین دنیای بسیار درندشت ،
با این لباس نارنجی ای که ،
پوشیده ام من
بیراه نیست که بگویم ،
کمتر از هویجم
وقتی پُرخورم همچون ساندویچم
وقتی میچرخم دُورخویش حیران ،
همچو پیچم
وقتی خائن میشوم ،
بسان روزنه و،
یه دریچه م
وقتی گورم را میکَنم با دستام ،
بمانند یه بیلچه م
نصیحتهای بسیاری شنیدم
عمل نکردنش ،
مرا بُرد ،
به حالی بس پریشان
به وقتیکه پشیمان میشوم ،
از گذشته م ،
بسانِ اشک نیچه م
بهمن بیدقی 1403/6/11
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض احترام هنرمند گرانقدر بزرگوارید بینهایت سپاسگزارم از لطفتان شاد باشید و سلامت
| |
|
با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار تسلیت باد | |
|
با سلام و عرض احترام آقای نجفی گرانقدر بزرگوارید بینهایت سپاسگزارم از لطفتان شاد باشید و سلامت | |
|
با سلام و عرض احترام آقای عبداله پور گرانقدر بزرگوارید بینهایت سپاسگزارم از لطفتان شاد باشید و سلامت | |
|
با سلام و عرض احترام آقای گلی ایوری گرانقدر بزرگوارید بینهایت سپاسگزارم از لطفتان شاد باشید و سلامت | |
|
با سلام و عرض احترام آقای صادقی بزرگوار سپاس شاد باشید و سلامت | |
|
با سلام و عرض احترام هنرمند گرانقدر بزرگوارید بینهایت سپاسگزارم از لطفتان شاد باشید و سلامت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود برشما جناب بیدقی
متفاوت وتفکر برانگیز بود