سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
تک بیت جالبی است
استقبال نیست؟
زبانش قدیمی نیست؟
اگر آن تُرکِ شیرازی، به دست آرد دلِ ما را
به خال هِندویَش بَخشَم، سمرقند و بُخارا را
بده ساقی، مِیِ باقی، که در جَنَّت، نخواهی یافت
کنار آب رُکنآباد و گُلگَشت مُصَلّا را
فَغان کاین لولیانِ شوخِ شیرینکارِ شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل، که تُرکان خوانِ یَغما را
ز عشقِ ناتمامِ ما، جمالِ یار مُستَغنی است
به آب و رنگ و خال و خط، چه حاجت روی زیبا را
مَنَ ازْ آن حُسنِ روزافزون که یوسُف داشت دانستم
که عشق از پردهٔ عِصمت، بُرون آرد زُلِیخا را
اگر دشنام فرمایی و گَر نفرین، دعا گویم
جوابِ تلخ میزیبد، لبِ لعلِ شِکرخا را
نصیحت گوش کن جانا، که از جان دوستتر دارند
جوانانِ سعادتمند، پندِ پیرِ دانا را
حَدیث از مُطرب و مِی گو و رازِ دَهر کمتر جو
که کس نَگْشود و نَگْشاید، به حکمت این مُعمّا را
غزل گفتی و دُر سُفتی، بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظمِ تو اَفشانَد، فَلَک عِقد ثریّا را