بسم الله الرحمن الرحیم
برخیز تنهایی ، با من مُدارا کن
یا نه تمامت را، در قلبِ من جا کن
گفتی بهارِ عشق ، با ما شکوفا شد
بلبل برای گل، شیدای شیدا شد
در خواب و بیداری، رویای دل هستی
عقل از سرم افتاد ،فتوای دل مَستی
جلّاد تنهایی ،خونریز دلتنگی
غمپیچه می گیرم، با من که می جنگی
چنگیز خانِ من، کم بی وفایی کن
پاشو به فتحِ دل، کشور گشایی کن
مجنون تر از لیلا، شیرین فرهادم
دیر آمدی دیگر، خاتون صیّادم
عاشق که بر معشوق، چشم ولع دوزد
باید که در وصلش ، با جان و دل سوزد
احساسِ من سر رفت ،از غصه میمیرم
اهواز فهمیده....کارونِ دلگیرم
مجنون خبر داری ،جانانِ جانت مرد
شن های نامش را، باد از کنارت برد
من حسِِّ این شعرم، قالب تهی کردم
آه قوافی را ،با وزن آوردم
سرگیجه می گیرم...شاعر تمامش کن
درمصرعِ پایان ،با جان سلامش کن
پی نوشت:سلام و عرض ادب خدمت دوستان واستادان بزرگوارم بخصوص مدیر دلسوز و مهربان سایت شعرناب؛ جناب استاد احمدی زاده ی گررانقدر
امیدوارم با نقد و نکات شما سروران باز هم بیاموزم و بیاموزم
امید که مرا از این نعمت محروم نفرمایید...
با احترام شاگرد کم سوادِ دانشگاه شعرناب🥲
درودمجددبرافسانه ی عزیزم
🌼🧊مثنوی یکی ازقالبهای شعرکلاسیک است که درزمانهای گذشته بسیاررواج داشته وشاعران معاصرهم کم وبیش دراین قالب قلم زده ومیزنند
درمثنوی هربیت دارای قافیه وردیف جداگانه است وبه همین خاطرهم دست شاعربازتراست درسرودن بخصوص برای سرودن مطالب وداستانهای طولانی
قالب شهری مثنوی موضوعات متنوعی را شامل شود. این قالب در موارد زیر استفاده میشود:
بیان داستانهای تاریخی و حماسی، مانند شاهنامه فردوسی و گرشاسبنامه اسدی طوسی
بیان داستانهای عاشقانه یا صوفیانه، مانند خسرو و شیرین و لیلی و مجنون
بیان آموزههای عرفانی، مثل حدیقةالحقیقه و منطقالطیر و مثنوی معنوی
بیان مطالب تعلیمی و اخلاقی، مثل بوستان سعدی
وامروز گرچه کمتر شده داستانسراییهای شاعرانه نسبت به قدیم اما هنوزهم این قالب استفاده میشود همانطورکه شما استفاده کردید ازاین قالب برای بیان شاعرانه تون.....
وزن شعر :
مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن = بحر بسیط مخبون
این وزن رواج زیادی ندارد امروزه و آن را از بحور مخصوص شعر عرب ذکر کردهاند
وچقدجالب که شمابسیاربه زیبایی دراین وزن بسیارکم کاربردوقدیمی شعرتوسرودی عزیزم
مضمون وموضوع شعرعاشقانه است وبسیارشبیه به غزل سخن سخن عشق است درقالب کلاسیک مثنوی که زیباهم رقم زده شده
بسیارساده ،روان ودلنشین شاعراحساسش را بیان میکندو به درددل باعشقش می پردازد
🌼♦️درمصراع اول
برخیز تنهایی، بامن مداراکن
یانه تمامت را درقلب من جاکن
دراین مصراع تنهایی ازایهام قشنگی برخورداراست
منظورشاعرشاید خودتنهایی باشد که بااودرددل میکندومیگوید ای تنهایی برخیزوبامن مداراکن
وممکن است که داردبه کسی دستورمیدهد که برخیزوبامن مداراکن اگرتنهایی
هرچه هست زیباست این دستوردادن وشاعرانه
وبیشترهمین معنای دوم مدنظراست به نظرم
🌼♦️دربیت دوم
گفتی بهارِ عشق ، با ما شکوفا شد
بلبل برای گل، شیدای شیدا شد
تصویرشکوفاشدن بهارعشق وشیداشدن گل
بسیارزیباست
🌼♦️بیت سوم
در خواب و بیداری، رویای دل هستی
عقل از سرم افتاد ،فتوای دل مَستی
فتوای دل مستی ترکیب قشنگ وپرازحرفی است
🌼♦️بیت چهارم
جلّاد تنهایی ،خونریز دلتنگی
غمپیچه می گیرم، با من که می جنگی
دراین بیت چندترکیب قشنگ وجوددارد جلاد تنهایی،خونریزدلتنگی وغم پیچه
🌼♦️بیت پنجم:
چنگیز خانِ من، کم بی وفایی کن
پاشو به فتحِ دل، کشور گشایی کن
دراین بیت شاعر به عشقش لقب چنگیزخان میدهد وازآرایه ی غلو بهره می برد برای نشان دادن ظلم ودلسنگی معشوقش
برای فتح دل کشورگشایی کردن خیلی قشنگه
آفرین
🌼♦️بیت نهم :
مجنون خبر داری ،جانانِ جانت مرد
شن های نامش را، باد از کنارت برد
بادبردن شن های نام تصویربسیارزیبایی است
🌼♦️بیت دهم :
من حسِِّ این شعرم، قالب تهی کردم
آه قوافی را ،با وزن آوردم
آه قافیه ها بسیارزیباست شاعرشخصیت بخشیده به قافیه وتصویربسیاربکری ساخته
احسنت
ودربیت یازدهم پایانی
سرگیجه می گیرم...شاعر تمامش کن
درمصرعِ پایان ،با جان سلامش کن
بسیارزیباشاعرشعرش رابه پایان می برد
شاعرخودش هم خسته میشه ودراخربه خودشم دستورمیده که سرم گیج رفت ازبس حرف زدم شاعرکم حرف بزن وازجانت برای عشقت مایه بگذارو تمام کن گله وگذاری را
هزاران آفرین برتو دخترنازنین ناب❤️
یکی ازویژگیهایی که این شعرراممتازمی کندوباعث میشود بردل بنشیند زبان بسیارصمیمی ولطیف آن است
باوجوداینکه از متن شعرمشخص میشود که معشوق بی رحم است وبی توجهی میکند ولی بازهم شاعر عاشقانه ومهربانانه وباصداقت تمام بااوحرف میزندوبه اوعاشقانه دستورمیدهدکه توجه کندبه این دل عاشق
درواقع درددل وشکایتش هم بازبانی خوش ونرم است واین همان چیزی است که دراشعارشاعران امروز متاسفانه گم شده وکمرنگ ....
واین نشان یک عشق واقعی ویک دل پاک وبی ریا است وان شاالله که پایان این دلدادگی به خیروخوشی باشد ومثل شعرزیبایش ختم به خیرشود
من میدانم که ان شاالله این قلم درآینده حرفهای زیادی برای گفتن خواهدداشت
به امید آن روز .....