شنبه ۱ دی
|
دفاتر شعر عارف افشاری (جاوید الف)
آخرین اشعار ناب عارف افشاری (جاوید الف)
|
گوله ای برای خائن
و دیگری برای خودم
که خائنی را پروراندم
سوار بی سر بر گرده اسب سیاه می نشیند
در شبی که از جام خون سر ریز بود
رعد و برق به کمر ارتجاع اصابت خواهد کرد
اگر رشته های کلاممان را یکی کنیم
چشم سوزن دوزی شده بیناترین عابر
مقدمه قیام آگاهی شد
بر مجسمه ام بنویس
که خیالت را خواهم بوسید
|
|
نقدها و نظرات
|
هر چه اید از لب استاد به دوست خود گفت عشق من با او نکوست سالها در عاشقی به هر لبی لبریز شدم هر کجا گویند ذکر عشق الحق نکوست عاشقی کن تا من یک نو ع شوی عاشقی از برای دل به هر حال نکوست هر کو پوشید از لباس صوفیانه با منست هرچه ان پیراهن ارزان بود در خورد نکوست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام جناب افشاری عزیز
زیباوتفکربرانگیزبود
سال خوبی براتون آرزومندم