دعاهایی همه سبز
کاشکی افسردگی ها ، درما بمیرند
دَم به دَم دل شاد بادا
کفرهم درما بمیرد
به لطف ذات پُردین ،
به لطف دین وجدان ،
این دل و مغز پُراز ارشاد بادا
درد وغم هم کوچ کند به ناکجاها
همه برباد بادا
یاد ایامِ خوش درکنار یاران ، دلنشین است
خاطراتِ خوششان دریاد بادا
خدا کند که ظلمها دفن گردند
زیر خروارها ، خاک سرد و بی طپش ،
دنیایمان پُرداد بادا
کاش بهاری شود این ،
دلگیرِیِ پائیزی و،
زردیِ روح
روح ، دل انگیز وسبز، چون خُرداد بادا
این زمستان چه بود برما ؟ زمهریر بود
تبِ عشق ، خدا کند همه جان را بگیرد
تموزی شود دل ، گرمای عشقش ، همچون مرداد بادا
جمعِ ایمان بود که خاطرات خوش زانها بنا شد
کلِ هستی مان دگر بی عاد بادا
بادبادک ساده ست اما ،
شادی میسازد به دلها
روح افسرده مرا کُشت ،
ازبس دنیای خود را ، اوسخت گرفته
پروازش اسوه اش چون بادبادک ، آن باد بادا
چه نیکوست ظلم ستیزی ،
پس بگوئیم یکصدا با هم ،
زنده باد !
آیوانهو و، رابین هود و، شهید زاپاتا
بهمن بیدقی 1403/1/4
کاشکی تمام اتفاقات زیبایی که گفتید بیوفته