سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        یادم هست

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۵ فروردين ۱۴۰۳ ۰۳:۰۶ شماره ثبت ۱۲۸۶۷۹
          بازدید : ۱۴۴   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        "اولین لحظه ی دیدار تو را یادم هست"
        حالت چشم تو ، رفتار تو را یادم هست

        در دلت آتش و چشمان تو پایین از شرم
        آن تپش های به تکرار تو را یادم هست

        وقت بوسیدنت  از حال دلت ترسیدم
        صورت و گونهٔ تبدار تو را یادم هست

        خیره در چشم تو بودم نگشودم لب را
        لحن و  آرامشِ گفتار تو را یادم هست

        سعی کردی نکنی فاش که عاشق هستی
        از پریشان شدن ، اقرار تو را یادم هست

        دست بردم  ، گُل موهای تو را  بردارم
        شرم آن چهره و رخسار تو را یادم هست

        هر چه که فاصله از من تو گرفتی اما
        در دلت نیت و افکار تو را یادم هست

        روبروی تو نشستم  ،  تو دهن باز کنی
        از سکوت تو هم اَسرار تو را یادم هست

        گفتی از بوسه ی من واهمه داری دیدی
        جای هر بوسه و آثار تو را یادم هست

        لابلای همه ی حوصله ها ، تب کردی
        حرف عشق آمد و اصرار تو را یادم هست

        بعد از ابراز وفای تو  به خود بالیدم
        حول دلدادگی ، پرگار تو را یادم هست

        هر کسی را که نظر داشت بر این دلداده
        در مقابل ،  غم و پیکار تو را یادم هست

        هر کجا خسته از اندوه زمان بودم من
        شب و روز عشق تو اظهار تو را یادم هست

        یک شب از سوز و تبت سخت به خودم پیچیدم
        قلب بی تاب و گرفتار تو را یادم هست

        هر که پرسید نگفتم که مرا پس زده ای
        پای هر قائله اخبار تو را یادم هست

        بغضِ یک عمر بدونِ تو نشستن سر رفت
        بی محلی به من آزار تو را یادم هست 

        گفتی از عشق تو سیرم ، برو از زندگی ام
        بی تفاوت شدی بیزار تو را یادم هست

        پشت سر  ، ابر بهاری شدم و باریدم
        لحظه ی رفتنت آوار تو را یادم هست

        افسانه_احمدی_پونه
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۳ ۰۸:۲۰
        خیلی عالی بود.. آفرین خندانک
        درود پونه خانوم عزیز خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        دوشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۳ ۰۷:۵۱
        درود زیبا بود
        محمد اکرمی (خسرو)
        دوشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۳ ۰۹:۴۲
        درود بانو احمدی
        مثل همیشه زیبا و با احساس سرودید
        پیروز و دلشاد باشید و تندرست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        دوشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۳ ۱۰:۵۴
        بسیار زیبا این غزل فراق پر فروغ را قلم زدید خندانک
        درودها شاعر ارزنده بانو احمدی گرانقدر خندانک
        تقدیمی :
        گاهی که قدح خالیست
        پر باش که جامی هست خندانک
        ساسان نجفی(سراب)
        دوشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۳ ۱۱:۱۷
        درود بر شما بانوی گرامی..
        زیبا و عالی سرودید..
        سال نو مبارک..
        خندانک خندانک
        شهرام بذلی
        دوشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۳ ۱۳:۲۱
        درود ها
        به هر حال اولین ها هیچ گاه و هیچ وقت فراموش شدنی نیستند
        چه در زبان ادبیات که زبانی با مفهوم و معناست و چه در بیان و اشتیاق که برای خود،هزاران دلیل و مأوا دارد

        مانا و برقرار باشید
        آوا     صیاد
        دوشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۳ ۱۳:۳۷
        خندانک
        محمدکریم نقده دوزان خراباتی
        چهارشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۳ ۲۱:۰۲
        سلام و عرض ادب سرکار خانم بانــــو احمدی گرامی
        غزلتان برای اولین شیدا شدن ها بسیار قابل فهم و درک می باشد.
        نمی دانم علت چیست که بانوان در سرایش عاشقانه ها بسیار بی پروا قلم می زنند دیبای خاطراتشان را...
        نکتهٔ مهمی که می خواهم بگویم اینست که:
        تا کسی عشق را تجربه نکرده باشد توان درک حقیقتِ وجود شیدائی را محال است درک کند و از حیطهٔ تفکر خارج است.
        بی دلیل شعر شما بزرگوار بر دل می نشیند و تداعی گر خاطراتِ جوانی ست با آن شور و شوق کم نظیر اما من رها کردم و برای دفاع از ناموس و میهنم رفتم و زمانی که باز گشتم خبری جز عشق به آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام نبود...
        بسیار حظ بردم با غزل زیبای شما و درس های تازه ای آموختم از پس اندیشهٔ زلالِ کِلکِ منقوش و مصور از تفکرِ ساحتِ جنابتان.
        برایتان آرزوی پویایی و سلامتی دارم از حیِّ لایزال
        با احترام🙏🏼💐
        هواجان جاویدان
        پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ ۰۱:۰۱
        🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

        درود بر اندیشه و احساس زیبایتان

        🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7