پنجشنبه ۱ آذر
پناه شعری از رامین مهبودی
از دفتر کبوترانه نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ ۲۲:۴۱ شماره ثبت ۱۲۸۴۱۹
بازدید : ۱۲۲ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب رامین مهبودی
|
کودکی خُرد که از جور جهان آزردَست
با غمی چند تو را می خواند
بار او درد و غم است
بهر او خنده کم است
گوش کن با دل و جان
ملتمس از تو چه می خواهد او
فال حافظ بردار
همزمان از غم او هم چندی
دست ها را بگشای
همچنان بال عقاب
کلبه ای خواهی ساخت
بهر آن کودک بی جا و پناه
چتر خواهی شد
بر سرِ پُر ز پریشانی او
لب به لبخند گشای
هدیه کن بر دل پر ریش و گزند
که به آن سینه ی کوچک خفته ست
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما بانوی واژه ها سپاس که وقت گذاشتید اگر لطف کنید توی این تغییر که میفرمایید راهنماییم کنید ممنون میشم | |
|
البته حالا بیشتر مفهوم کلام بنده این بود که دم عیدی حواسمون به کودکان کار هم باشه | |
|
سپاس دوست عزیز زیبایی را از نگاه شما گرفته | |
|
ممنونم استاد انصاری عزیز نگاهتون موجب دلگرمیست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
زیبابود
ولی به نظرم کمی ویرایش نیازداشت برای بهترشدن
شعرانگاردوقسمت میشد
کودکی خُرد که از جور جهان آزردَست
با غمی چند تو را می خواند
بار او درد و غم است
بهر او خنده کم است
گوش کن با دل و جان
ملتمس از تو چه می خواهد او
تااین قسمتش خوب بوداما ازاین قسمت به بعد کمی پیچیده شدومخاطب راگیج میکرد