چهارشنبه ۵ دی
نمادعدل مجسمه ایست شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ ۰۵:۴۶ شماره ثبت ۱۲۸۳۸۲
بازدید : ۱۱۸ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
نمادعدل مجسمه ایست
نمادعدل مجسمه ای ست ،
با ترازویی و، چشمانِ بسته
درست مثل یه برگی ،
که سرزده ست زخاکی ،
پُرازظلمت ،
از درونِ یک هسته
سپس برگهای نازی ،
زانهمه تاریکی بیرون جَسته
داره میخنده به ما همچون پسته
دسته دسته ،
برگهای تازه ،
سپس نهال های تازه
پُرمیکنند یکریز دنیای ما را
دمش گرم هرکه زظلمت گناه ،
کاملاً رَسته
البته نه مثالِ آن خلافکار،
که یکبارجَست و، دوبارجَست
بمانندِ ملخک
ولیکن حالا شده ،
درمسیرخلاف ، دگر برجسته
دراین دنیای ازگناه خسته
یه کافری به من گفت :
دیگه مؤمن نباش ! گناهش با من !
بهش گفتم اینها همگی ژسته
مثل اینکه حالیت نیست ،
همه افکارت مسته
فعلاً مغزت زخودش هم ناامیده ،
ز تفکرِصحیح ، دست شُسته
بهمن بیدقی 1402/11/12
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض احترام آقای خوشرو بزرگوار سپاسگزارم مؤید باشید | |
|
با سلام و عرض احترام آقای سهیلی بزرگوار سپاسگزارم سلامت باشید و شادمان | |
|
با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید و شادمان | |
|
با سلام و عرض احترام آقای افشاری بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید و شادمان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به این دلیل که فرقی مابین دارا و ندار
آشنا و غریب
قائل نباشند .
موفق باشید