جمعه ۹ آذر
|
دفاتر شعر مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
آخرین اشعار ناب مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
|
و سلامی تازه
و سلامی دیگر
و سلامی با عشق
و سرودی از دل
جاری است آبادی!
رودها می جنبند
دشت ها بیدارند
می درخشد خورشید
و شقایق پیداست
و سلامی تا صبح
با تو روزی تازه
با تو صبحی دیگر
و شروعی تازه
و سلامی تا ماه
و شبی مهتابی
و دلی لبریز از
قصه ی آبادی
جمع من با تو گل
و دلی عاشق وار
و خیالی راحت
و سلامی تا عشق
و سلامی تا اوج
دشت ها آماده
و جوابی شیرین
تو به جانم دادی
صبح من ناپیداست
نفسم می گیرد
و سلامی با اشک
نگران از حالت
و دلت آسوده
دشت ها می خندند
و خیالم راحت
آسمان می گرید
و دلم می گیرد
و سلامی تا درد
کهنه شد این قصه
غصه دارد حالم
اشک ها می لغزند
و شقایق بی تاب
و تو می اندیشی
به سکوتی بی حد
و سلامی سرشار
و صدایی از عشق
کهکشان نا پیداست
...
مهدی بدری(دلسوز)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سرشار از احساس