جمعه ۲۵ آبان
کعبه ی مجبور شعری از سید علی نقوی
از دفتر دلتنگی غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ ۱۳:۳۳ شماره ثبت ۱۲۶۷۲۶
بازدید : ۱۰۳ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب سید علی نقوی
|
طبع ناجور مرا جورتر از جوری تو
زخم ناسور مرا مرهمی از نوری تو
من الفبای خودم را زتو می آموزم
که ادیبانه ترین واژه ی دستوری تو
دل منجم شده از بس که رصد کرده تورا
خب چرا این همه از خانه ی ما دوری تو
شکر و قند و عسل را که چشیدم گفتم
مزه ات را که ندارند زبس شوری تو
از سر عمد خودم را گره کور زدم
ناز انگشت تورا لمس کنم حوری تو
لااقل آینه را از سر خود باز مکن
عالمی کور شود این همه مستوری تو
من خمارم به امید می لعلت یک شب
مست از این همه هجران شده مخموری تو
چشم موسای مرا پیرهنت بینا کرد
که همان یوسف کنعان شده ی طوری تو
اختیارت که زکف رفته به پیشم صنما
قبله باید بشوی کعبه ی مجبوری تو
تیغ ابرو و سر نیزه ی مژگان خمت
هر دو کشتند مرا گر چه که معذوری تو
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و سپاس جناب استکی💐🙏🌹
لطف دارید ممنون از عنایتتون😊 | |
|
درود و سپاس شاهزاده خانم عزیز💐🙏🌹😊
زیبا میبنید لطف دارید ممنونم☺️
سلامت و پایدار باشید با قلمی نویسا و پرتوان🙏🙏🙏🙏
| |
|
درود و سپاس بزرگوار🙏💐🌹
نظر لطفتون هست
زنده و پاینده باشید عزیزید🙏🙏🙏🙂 | |
|
سلام و ارادت مریم بانو🙏🙂💐
لطف دارید سپاسگزارم🌹🌹🌹🌹🥰
درس پس میدم
موفق باشید🌴😊 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شورانگیز و زیباست