جمعه ۷ دی
جامولا..... شعری از مجید بهلول (میثم)
از دفتر شعر های من نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲ ۲۳:۵۹ شماره ثبت ۱۲۵۶۷۹
بازدید : ۴۳۰ | نظرات : ۸۱
|
دفاتر شعر مجید بهلول (میثم)
آخرین اشعار ناب مجید بهلول (میثم)
|
دوشدیدم جبههرااز حمله برکفارمَست
خِیلِگُردانمَستبودنآن جلوسردارمَست
لولههای چِلچِل و خمپاره آتشباربود
توپمستوتانکمستوتَرکِشخونبارمست
خاکریز وسنگرو هرچاله ای میخانه بود
هر طرفآلالهای افتاده پای یار مست
عاشقان ذکرخدا بَرتیر میگفتندو زان
لوله میرقصیدو میشد ماشه از رگبار مست
بود از جامولایت در خلوص بندگی
شیخوشوخوساقیو فرزانه وبیمار مست
شیوهو راهبسیجی مستیو دلداد گیست
از همین سرمیدهد بردعوت دلدار مست
خصمرا دیدمکهبا ذلت بهسویی میخزد
زانهمهایران مستو راویپیکار مست
میثما از جبهه مستان حق بیرون مرو
تا بمانداز کلامت کاغذو خودکار مست
مجیدبهلول.میثم.
|
نقدها و نظرات
|
تشکرمنراپذیراباشیدت استادگرامی | |
|
تشکرازلطفشما سربلندباشید | |
|
خیلیممنون بزرگواریر | |
|
تشکرجنابآشوببزرگوار | |
|
ممنونسرورگرامی استادراحیل | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و شورانگیز بود
در وصف جان برکفان مدافع این مرز و بوم