دیرم شده
آرش ، تیرش ،
درست روی اَرَسه
عشقم ، نه بی نمکه
نه تُرشه ،
مَلَسه
باغبون هنوز تووی باغ ،
مشغول به هَرَسه
بهش میگم پیوند نزن میوه هارو یکریز
خودشونو گم کردن این میوه ها ، هر سه
نمیدونن زغال اَختَه ن یا آلبالو گیلاس
اما باغبون ، تازگیها دچار این مَرَضه
دچارِ نوعی هَوَسه
کهیر زده جان دنیامون و،
تنِش شده پُر از لَک و پیس
غلط نکرده باشم اون ،
دچارِ مرضِ بَرَصه
منم که یکریز دچارشدم ،
به مرضِ پرسه
ویلونیِ این روحِ سردرگمم ،
حالش عادی نیست و اینهم یه نوعی مَرَضه
جنون و عقلم ،
درست رووی مرزه
درست روو نقطه ی صفرِ مرزی
خوشم که گذرِ هیچ ماری ،
نمی افته به باغچه ام هیچگاه
چون باغچه ام پُرشده از پونه و مرزه
گوش ام که امانمو بریده ،
پُرشده از وزوزی لاینقطع و عاصی
پُر ازصدای جَرَسه
دیرم شده باید برم جلسه
جلسه با خاله خرسه
مهربونیش دوباره گُل کرده
پوکوندنِ سرم کم بود انگار
بخاطریه مگس
بگم خدا چیکارش کنه ،
خاله خرسه ی بی عُرضه
فقط میتونم بگم که جهلشو، سنگشو،
حتی مگسه ، هجومشون بی غَرَضه
خدایا ما را رها کن ،
ز دست مردمِ جاهل
چقدر مسئله ی مو ؟
چقدر مسئله ی البسه
آخه دیگه بسه
دنیا چندسال نوری رفته بالاتر
ما هنوز دنبال اینیم که :
این اسبه ، سمنده یا توسنه یا فرسه
یه معنی داره به جونِ آقا خره هرسه
فکرمیکنم جهالتِ همه مون ،
وقتشه بِرِه مدرسه
مشکل داریم با خودمون ،
با دیگرون
با خدای خوبمون حتی
ازبس که مغزمون کاله ، خامِ خامه
نارسه
خدایا ما را رها کن ،
ازاینهمه خطرِ فنا
ازاینهمه یکریز، حادثه و،
پس ازحادثه بازهم حادثه و حادثه
بهمن بیدقی 1402/7/25
کشتار بیمارستان غزه مرا بیاد کشتار میدان شهدا در زمان انقلاب انداخت
که رزیم منحوس پهلوی بدنبال این کشتار و از برکت خون شهدا به زباله دان تاریخ پیوست