سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
پیرو نظری که دیروز خدمتتان عرضه کردم بر آن شدم، امروز که فرصت هست آنرا باز کنم.
.
ترانه شما بزرگوار در حوزهی شخصیت زبان و مفهوم جای کار دارد.
زبان یک شعر یا ترانه میتواند
۱ . زبان مرجع و معیار باشد همان زبانی که در کتابها هست، در روزنامه ها، در اخبار و به نوعی زبان رسمی نوشتاری و گفتاری کشور است
۲ . میتواند زبان معیار ِ قدیم باشد. مثل تصنیفهای سنتی
یا اشعار کلاسیک و کهن
۳ . میتواند محاوره باشد، همان زبان معیار به محاوره تبدیل میشود
مثال
میشود= میشه
میتواند= میتونه
دوستت دارم= دوسِت دارم
زبان= زبون
۴ . میتواند فولکلور یا همان زبان محلی شهر و دیاری خاص باشد. مثلا لری کردی بندری اصفهانی و و و و
نکته مهم اینکه در یک ترانه ، خالی از ایراد نیست که، شاهد حضور ۲ شخصیت یا ۳ شخصیت زبانی همزمان بود. اگر زبان شعر محاوره است تا آخر محاوره ، اگر معیار است تا آخر معیار و اگر مثلا به سیاق کهن است تا آخر به همان سیاق پیش برود و مثلا از مطرب و ساقی به جردن و کافه و باریستا ختم نشود .
زبان غالب ترانه شما محاوره است
منتها جاهایی رنگ زبان معیار به خود میگیرد که مثال میزنم و معادلش را هم پیشنهاد میدهم
۱ . بهشت سرنوشت را = بهشت سرنوشتموُ یا سرنوشتِتوُ
۲ . یهو حوّایی بشوی = یهو هوایی بشیوُ
۳ . مباد عاصی بکنی= مبادا عاصی بُکُنی
۴ . با هر که روبرو میشی= با هر کی روبرو میشی
۵ . دمنوش شادی دم نما= دمنوش شادی دم کن وُ
۶ . روی غرور و کم نما= روی غرورُ کم کن وُ
الی آخر .....
تو عالم مردونگی
مهربونی بهای توست
نبض لطیف دِل ِتو
ترانه ی خدای توست
.
تو عالم مردونگی ، مهربونی بهای ما
نبض لطیف دل تو، ترانه و دعای ما
یا مثلا
بنده ی بارگاه حق !
بنده ی بنده اش نشی
به گریه فرصت بده تا
مانع خنده اش نشی
.
بندهی درگاه ِ خدا
بندهی بندههاش نشی
به گریه فرصت بده تا
مانع خندههاش نشی
از نظر مفهومی هم صرفا کمی شلوغ بنظر میرسد ترانه
حسن ظن داشته باش
ناسپاس نباش
شاد باش
مهربون باش
بندهی خالص خدا باش
شاد باش و بخند
ساده باش
به قلههای معرفت صعود کن
افتاده باش
اینها پیامهای هر بند از ترانه است که اگرچه همه تقریبا در یک راستا هستند منتها این حجم از نصیحت مخاطب امروز را کلافه میکند. باید این واقعیت را در نظر گرفت که نسل امروز اصولا نصیحت پذیر نیست و مجاب کردن او به چیزی که آنرا درست میدانیم مستلزم بکار بردن مهارتهایی ویژه است
گویا هنرمند امروز به ابزار سیاست بیشتر محتاج است تا به ابزار هنر.
اطاله کلام شد .
از همه عذرخواهی میکنم🙏🌺🌺