سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        سروده ای برای پیامبر اکرم

        شعری از

        راضیه خضری

        از دفتر گزینه های برتر نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۲ ۱۱:۵۹ شماره ثبت ۱۲۳۶۸۴
          بازدید : ۲۶۵   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
         
        زنده در گور غزلهای فراوان باشد
         
        نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
         
        نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
         
        سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن
         
        مگذار این همه خورشید هراسان باشد
         
        مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
         
        زادگاهش برهوت عربستان باشد
         
        چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست
         
        تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
         
        فکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها
         
        راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
         
        چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
         
        از تحیر دهن غار حرا وا مانده
         
        عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
         
        نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
         
        شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
         
        ظرف و مظروف هم اندازه ی یکدیگر نیست
         
        از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
         
        رفتی آن سوتر از اندیشه و در را بستی
         
        رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
         
        و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
         
        عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
         
        جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
         
        پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
         
        چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد
         
        آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
         
        سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
         
        شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
         
        چتر بردار که این رایحه باران دارد...   
         
        _______________
        حمید رضا برقعی
         
        رحلت پیامبر صلح و دوستی 
        و شهادت امام حسن مجتبی را تسلیت عرض میکنم 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6