سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 دی 1403
  • شهادت نواب صفوي، طهماسبي، برادران واحدي و ذوالقدر از فداييان اسلام، 1334 هـ ش
17 رجب 1446
    Thursday 16 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

      پنجشنبه ۲۷ دی

      بوسه های شیرین

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۲ ۰۶:۳۴ شماره ثبت ۱۲۳۴۲۸
        بازدید : ۱۵۶   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      بوسه های شیرین
       
      خوشه های انگور،
      همچون لوستْرهایی ،
      خودنمایی میکرد ،
      به گوشه های آن گور
       
      صدای دلنشینی ، شناور بود درفضای آنجا
      در گوشه ی ماهور
       
      انگار ناخودآگاه برای ثبتِ شعری ،
      رفته بودم کنارِ آن مزارِ پُر تبرک
      بی شک عشقِ من ، برای عشقم ،
      که اجل سریع او را ازمن گرفت ،
      مرا کرده بود مأمور
       
      متمرکزشد حواسم ، برآن عشق قدیمی
      تا که شعری بسرایم برایش
      تا آیندگان هیچگاه نگویند ،
      کرده آنرا بلغور
       
      عشقِ بی نظیرم ، میانِ خاک چه میکرد ؟
      او را که زمانی ، راضی نبودم جای گیرد ،
      در جایگهی بجز پَرِ قو
       
      یادمست چقدرصدای خش دار را ، دوست میداشت
      همچون صدای تنبور
      یادمست عسل را دوست میداشت
      زنبوری نشسته بود روی ، حبه ای انگور
      سلام کردم به زنبور
      با اینهمه تلخی که دراین دنیا دیدم ،
      اگر کار به دستِ من بود ،
      زنبورِ پُرتلاش و، مصفای عسل را ،
      کرده بودم من ، رئیس جمهور
      نه کسی که این زمینِ تحت امر خویش را ،
      بایر بیند همچون ، مزارستانی پُرگور
      به یکباره چه شد که ، یادِ گربه افتادم و ، چنگول ؟
       
      مغزِمن گاه ،
      میرود تا یکقدمیِ چوبه ی دار، خنگول
       
      نشئه گی ام میپرد
      وقتی می آید به گوش ،
      صدای جرس و صدای زنگول
       
      آنوقت که عشقم پیشِ من بود ،
      رها شدن ز او چقدر سخت بود
      حالا که به خاک حلول کرده
      باز چگونه خود را آزاد نمایم ،
      زِ آن گور؟
      خصوصاً وقتی می افتم به یادِ آن چهره ی شاد و،
      همیشه شنگول
       
      ای دنیا !
      ولمان کن !
      مُردیم ما ، ازاینهمه آزمون
      مُردیم از ، دم به دم کنکور
       
      بی آنکه بخواهم برخاستم ،
      از کنارِ خاکی که ،
      قلبم درآن دفن بود
      انگارهمه قبرستان به این پاهای فرتوت ،
      خیره مانده بود
      قدمهایی همه لَنگون لَنگون
       
      گرچه خاطراتِ شیرینم ،
      شوکرانی شده بود اما کامم ،
      شیرین شده بود
      ازخوشه ی انگوری که چیدم ز آنجا
      مزه ی بوسه های شیرینِ قدیمی میداد ،
      آن حبه های انگور
       
      بهمن بیدقی 1402/6/11
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۶:۲۱
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۷:۵۸
      با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
      سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      محمد اکرمی (خسرو)
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۰۸:۰۲
      درود جناب بیدقی
      امیدوارم زندگیتون همیشه باشه پر نور
      و بدنتون پر زور
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۱۷
      با سلام و عرض احترام آقای اکرمی بزرگوار
      سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      نرگس زند (آرامش)
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۰۸:۳۴
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۱۸
      با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
      سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۰۹:۰۵
      شاعر گرامی
      طبعتان جوشا
      زبانتان گویا
      قلمتااان نویسا
      هزاران درود
      استادبزرگوار
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۱۸
      با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
      سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      اصلانی (امی)
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۱:۳۲
      درود برشما استاد بیدقی. خندانک خندانک
      من هم به مانند استاد اکرمی آرزو دارم
      زندگیتون همیشه باشه پر نور
      و بدنتون پر زور خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۴۰
      با سلام و عرض احترام آقای اصلانی بزرگوار
      سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ ۲۲:۵۴
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ ۰۶:۱۲
      با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
      سپاسگزارم
      شاد باشید
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1