هوای بوسه داره
دریایی را نمی خوام ،
که کلی کوسه داره
دریایی ازعشق می خوام ،
که دلم در بینِ آن ، هوای بوسه داره
حیا و راز، دو واژه ی مهمه ،
بینِ لغتنامه ی زیبای عشق
هردُوی آنها حالی ،
ز پوشش و، ستّاری و، نوری ستاره گون و، پوسته داره
نمیخوام هیچوقت خودم رُو بگیرم ،
خودخواهه حسِ بدِ سوسه داره
خیابونِ عشقمون آسفالت شده
بی عشقی هیچ خیابونی نداره ،
اگر بن بست نباشه ... راههای شوسه داره
درونش گرگ فراوونه ، هَمَه ش هَمَش صدای زوزه داره
در این راهِ مستقیم ،
سایه ی اشجار، بهشتِ ماهاست
در اون بیغوله راهها ،
هرآنچه که ، دائم میسوزه داره
شاه نامه ی ، خوبِ ما ،
فِر خورده با دو رقمِ : دو و سی ، که سی و دو ،
یعنی : حوالیِ سنین ، در اوج رضوان
درآن عمر و سالِ سی
پشتگرمی ای ، به اون که ،
رضای حق را جویاست ،
مدفنی همجوار با اوجِ رضا ،
شهری که طوسه داره
قوس و قزح شده دراین آسمون
میونِ نیم دایره ای که شاید ،
دایره ای تمام باشد و ما ، ادامه شو نبینیم
چه نورهایی الوان ، میانِ قوسه داره
این چه خوش است میانِ اینهمه نور و قشنگی ،
از قدیم تا حال ، طبیعت ، پُره از قشنگی
زهریک از معجزات ، اِکسپو و، موزه داره
بهمن بیدقی 1402/3/19
درود بر شما بزرگوار بسیار عالی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹