|
در خصوص مطالبی که به اشتراک گذاشته شده لازم دونستم مطالبی رو که با کمی تحقیق در اینترنت میتواند در شناخت ما از ایران باستان کمک شایانی نماید تقدیم کنم: گذشته چراغ راه آینده است ملتی که گذشته ی خود را نشناسد محکوم به فناست. اکثرمورخان جهان براین باورند که قسمت اعظم پیشرفت های علوم و تمدن بشری مدیون تمدن ایرانی است و ایران سهم قابل توجهی دراین پیشرفت داشته است.امروزه دربیشتر آثاری که به نام فرهنگنامه,دانشنامه و ...درباره تاریخ دانش و هنر بشری در دنیا نوشته میشود-با نگرشی مغرضانه- سهمی ناچیز برای تمدن ایران و ایرانیان قائل اند و درپی آنند که پیشرفتهای عظیم بشری را نتیجه هوشمندی و تلاش مجدانه غربیان القا کنند که از یونان و روم شروع شده است. بخشی از تاریخ تمدن ایرانیان , در پس پرده زمان مخفی مانده است. از این رو ترسیم اوضاع علمی و ذکر نام دانشمندانی که در عهد باستان می زیستند, بسیار دشوار و در برخی موارد ناممکن است متأسفانه از ایران پیش از اسلام به دلیل هجوم اقوام وحشی،آثار مکتوب چندانی باقی نمانده است , ولی آنقدر که از تعالیم دینی و اصول اخلاقی کتب مذهبی و نوشته های یونانیان بر می آید , فرهنگ و تمدن ایران در عرصه علم از رونق و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. دربار پادشاهان ایران باستان به ویژه در دوره هخامنشیان محل تجمع بسیاری از دانشمندان ,مهندسان,پزشکان,فیلسوفان,ادیبان,نمایشنامه نویسان,معماران و هنرمندان بود البته فراگیری علم در آن زمان عمومی نبود و جو علمی در ابتدا به نیایشگاه ها و حلقه های متشکل از کاتبان معابد محدود می گشت . با وجود این چنان که از منابع بر می آید با وجود محدود بودن فضای علمی، ایرانیان از پیشرفت قابل ملاحظه ای در علوم مختلف بهره مند بودند و اندیشه ها و ابداعات چشمگیری در علوم ریاضی , ستاره شناسی و هندسه در حلقه های علمی ایرانیان نضج گرفت. علم و فناوری در ایران به صورت تاریخی نمود پیدا کردهاست. در طول تاریخ، ایران پرورشدهندهٔ دانشمندان سرشناسی بودهاست که برخی از آنان، در میان دانشمندانی جای گرفتند که با اکتشافهای خود، جهان را دگرگون کردند. این کشور، به شکل تاریخی دارای دانشمندان بزرگی در زمینههای اخترشناسی،انسان شناسی،پزشکی،ریاضیات ،شیمی، تاریخ و جغرافیا بودهاست ، جغرافیا در کتاب بُندَهِشن ( از متون مذهبی ایران باستان ) مطالب ارزنده ای از دانش ایرانیان راجع به اقالیم و مکان های جغرافیایی , منشآ رودها و دریاچه ها و اوضاع طبیعی سرزمین ایران آمده است(فرشاد، 1365: 235 ). در عصر هخامنشی , ایرانیان پیشرفتهای قابل توجهی در علم جغرافیا حاصل کردند؛ از جمله برای نخستین بار با استفاده از نیروی دریایی خود,به اکتشافات جغرافیایی و کشف سرزمین های ناشناخته گیتی همت گماشتند . به منابع تاریخی , داریوش یکی از اتباع یونانی خود بنام اسکیلاس را جهت یافتن مصب رود سند به این منطقه اعزام کرد و به وی دستور داد در مسیر خود , مناطق جغرافیایی جدید را شناسایی و اطلاعات لازم درباره آنها را ثبت کند(رائین، 1336 :137 ).از گزارش هرودوت چنین برمی آید که اسکیلاس در ماموریت خویش توفیق یافته و در نتیجه اکتشافات وی بود که ایرانیان توانستند به هند راه یابند (هردوت ،بی تا:268) . کشفیات باستان شناسان نشانگر آن است که یکی از منابع مهم ستاره شناسی در آن دوران , سنت های آریایی بود.«ایران ویج» یعنی سرزمین ایران ,مرکز ستاره شناسی آن عصر بود. سنت های کهن در نجوم ایران باستان که بیشتر گرایش به احکام ستارگان داشته,دارای جلوه های اسطوره ای – دینی بوده است در متون دینی ایرانیان مانند اوستا, بندهشن و مینوی خرد , بارها از علم نجوم و احکام ستارگان یاد شده است .در عصر ساسانی , تدوین کتاب های «زیج شهریار» و «شهرهای ایران» که بعدها مآخذ بسیاری از دانشمندان , منجمان و جغرافی دانان دوره اسلامی قرار گرفت , در پیشرفت دانش اخترشناسی تآثیری بس شگرف داشت (بیات،1368 :243). ریاضیات و هندسه در دنیای باستان , ریاضیات بصورت علم اعداد مفهومی نداشت اما در ساختمان های ویران شده , تآسیسات آبی, ابزارها و وسایل , نقش علم ریاضیات مجسم و قابل لمس است.به عنوان مثال در ساخت و بنای کاخهای عصر هخامنشی ،راه شاهی ،نقشه برداری و وسایلی مانند کشتی ،ارابه های چرخ دارو...استفاده ایرانیان از قواعد ریاضی کاملا هویداست. برخی از قواعد و روش های ریاضی مانند جداول جبری و معادلات جبری در شوش باستان , معمول بوده است . ابداع واحدهای اندازه گیری به همت ریاضی دانان ایرانی سبب شد مقیاس های اندازه گیری در مناطق وسیعی از دنیای آن روزگار یکنواخت شود. نشانه های برجای مانده از آن دوران معرف آگاهی قابل توجه ایرانیان در عرصه دانش هندسه است . ایرانیان در بساری از قواعد محاسبه سطح و حجم اجسام با استفاده از روابط جدید هندسی آگاهی داشته اند و بسیاری از دانشمندان یونانی از دانش ایرانیان ,در توسعه آگاهی خود در زمینه علم هندسه بهره بردند. به عنوان مثال , فیثاغورث که از بانیان علم هندسه به شمار می رود با سفر به مشرق زمین و بهره گیری از معارف شرق کهن قضیه هندسی «فیثاغورث» را به نام خود ثبت کرد؛در حالی که مدارک تاریخی به خوبی نشان می دهد که هندسه دانان شوش,از قضیه فیثاغورث آگاهی داشتند ولی نتوانسته بودند آن را به همگان عرضه کنند(فرشاد، 1365 : 504) . طب و بهداشت تاریخ پزشکی ایران زمین , سربلند و افتخار آمیز است ؛ چنان که در اوستا خبر دیرینگی این علم در میان ایرانیان آمده است . منابع از جایگاه ویژه علم طب در میان ایرانیان حکایت دارد(همان ،556). با نگرشی به تاریخ طب در جهان درخشش هنر و خلاقیت پزشکان ایرانی را بر پهنه آن خواهیم یافت. با مقایسه روش های درمانی مرسوم در میان پزشکان ایران و یونان ,دو کشور پیشرفته روزگاران قدیم , می توان دریافت که قبل از عصر بقراط , طب و داروسازی در ایران به مراتب پیشرفته تر از یونان بوده است و یونانیان در این زمینه تحت تآثیر ایرانیان بوده اند(حقیقت ،2536 :55) . شیوه های درمانی در ایران , بیشتر بر تجربیات و روش های علمی مبتنی بوده است؛ در حالی که در یونان بر اعتقادات خرافی استوار بوده است ,رعایت بهداشت جزء قوانین و آداب دینی ایرانیان بوده است , در حالی که برخی امور بهداشتی ایرانیان مانند ضد عفونی کردن آب و مناطق مسکونی , برای یونانیان قابل هضم نبود و تعجب یونانیان را بر می انگیخت(دورانت ،1365 :430 ). ویل دورانت در زمینه اهمیت رعایت بهداشت در میان ایرانیان می نگارد : « [پارسیان] پاکیزگی را پس از زندگی بزرگترین نعمت می دانستند... در کتاب زرتشت (اوستا) آمده است که نچیدن ناخن و مو و نفس کشیدن از دهان, همه پلیدی است و ایرانی فرزانه باید از آن پرهیز کند.»(همان ،422)
کیمیاگری و داروسازی کیمیاگری از رشته های مورد توجه ایرانیان قدیم بوده است . کیمیاگری تنها تبدیل فلزی به فلز دیگر نبوده , بلکه مضمونی کلی تر داشته است؛لعاب دادن کاشی ها , رنگرزی فرش ها , پارچه ها و شیشه ها و امور زینتی دیگر , جزئی از این رشته محسوب می شد. ایرانیان دانش کیمیا را به دانشمندان سرزمین های دیگر آموختند , «اُستانِس» مُغ بزرگ زمان خشایارشا, برای تعلیم شیمی به موبدان مصر به این سرزمین سفر کرد(سلطانی ، 1354: 682). ایرانیان با اختراع وسیله ای شبیه پیل الکتریکی در عصر اشکانی, فلزات را ذوب می کردند در زمینه داروسازی نیز آثار هوشیاری و دانش ایرانیان مشهود است . به نظر می رسد واژه دارو که امروزه به زبان لاتین دراگDRAG)) (( خوانده می شود, از واژه (داروک) پهلوی گرفته شده باشد. در این دوره تهیه معجونهای دارویی , همچون «میتریدات» , متداول بوده است . بسیاری از ترکیبات دارویی که جالینوس و دیگر پزشکان یونان تهیه کرده اند, مطابق اصول ساخت این معجون بوده است(همان ،685) . در عصر ساسانیان , فعالیت های دانشمندان ایرانی در زمینه داروسازی به ویژه در« دانشگاه جندی شاپور» تداوم داشت. دانشگاه جندی شاپور «دانش و هنر , برتر از شمشیر و ثروت است. این جمله ای است که بر سر دانشگاه جندی شاپور حک شده بود(براون ،1337: 37). از مصادیقی که بر رونق و اعتلای تمدن ایرانی مهر تایید می زند, وجود مراکز و مدارس علمی است که دانشگاه جندی شاپور در میان آنها دارای شهرت خاصی است (نخعی ،1358: 190). این دانشگاه بزرگترین مرکز علمی زمان خود بود درست است که مقدمات تاسیس این دانشگاه را اردشیر بابکان , نخستین پادشاه سلسله ساسانی ,فراهم آورد. ولی گشایش آن به زمان فرزندش شاپور اول باز می گردد و به همین سبب , به جندی شاپور مشهور شد. با تاسیس این دانشگاه , ایران, بزرگترین کانون علمی دنیا گشت و دانش پژوهان دنیا از هر قوم , دین و نژادی رهسپار ایران شدند. هر سال در این دانشگاه ,انجمن پزشکی به ریاست «دُرُستپَد» , وزیر بهداری عصر ساسانی برگزار می شد. در این انجمن علمی , علاوه بر درستپد پزشکن مخصوص شاه و پزشکان برجسته ایران و سایر کشورها حضور می یافتند و در باب علم پزشکی , بیماری ها و نحوه درمان آنها گفتگو می کردند. نتیجه بحث ها در دفتری ثبت می شد و پس از تطبیق با منابع و کتب علمی و اثبات کارآمدی آنها , به صورت کتابچه ای در اختیار پزشکان سراسر دنیا قرار می گرفت(ممتحن ،1374: 204). این همایش علمی ,نماد درخشش دانش ایرانیان و تلاش دلسوزانه آنان در ارتقای علم و تمدن بشری بود. در دانشکده پزشکی دانشگاه جندی شاپور جراحی های پیشرفته انجام می شد . دانشگاه , دارای تالار تشریح بود کتابخانه این دانشگاه چنان بزرگ بود که به نوشته ادوارد براون , شرق شناس معروف , نظیر این کتابخانه هیچگاه در تاریخ تمدن دنیا دیده نشده است(براون ،1337 : 47) . نگاهی به کتاب های تاریخ الحکمای قفطی , الانباء فی طبقات الاطباء ابن ابی صبیعه, الفهرست ابن الندیم و ... ما را از عظمت و اهمیت این کانون علمی بزرگ جهان بیشتر آگاه می سازد . صنعت و هنر درخشان ترین اشعه ذوق وعالی ترین سلیقه هنری از ذهن ایرانیان تراویده که ثمره اش خلق آثاری ارزشمند در عرصه هنر و فرهنگ است .مطالعات و یافته های باستان شناسان , نشان می دهد که سراسر ایران در شکل گیری اولیه فنون و هنر نقش داشته است . از کاوش و بررسی در مناطق تمدنی همچون : تپه حصار دامغان , سیلک کاشان , تپه باستانی شوش و تپه هگمتانه , نخستین مراحل ساخت سفال , چرخ کوزه گری , دوک ریسندگی, ابزارهای مسی , کوره های آجرپزی و ارابه های چرخ دار به دست آمده است(فرشاد ،1365 :726). ضرب سکه طلا, برای نخستین بار در تاریخ منسوب به ایرانیان است . داریوش در سال 516.ق.م. نخستین سکه را که «دریک»خوانده می شد , ضرب کرد(احتشام ،2535 :174). پس از کشف کاغذ در چین ایرانیان نخستین گروهی بودند که به صنعت ساخت کاغذ دست یافتند و در دوره اسلامی آن را به مسلمانان انتقال دادند. ایرانیان با ابداعات گوناگون در ساخت ابزارهای سنگی , سیستم های آب رسانی ,حفر قنات و ... بزرگترین خدمات را به صنعت و هنر بشر کردندفرشاد ،1365: 76). احداث راه های چشم نواز وسیع و طولانی که عمده قسمت های آن با سیستم پستی خاص با هم مرتبط بود, از دیگر ابداعات و شاهکارهای ایرانیان است . از افتخارات مهم و غرورآفرین ایرانیان ترعه ای بود که رود نیل را به دریای مدیترانه منتقل می ساخت . این کار به دستور داریوش انجام شد و گزارش احداث آن بر روی کتیبه ای حک گردید(رائین ،1336 تمدن ایرانی در حوزه معماری نیز دارای دستاوردهای درخشانی است که بخشی از آنها همچنان عظمت , زیبایی و جذابیت خویش را حفظ کرده اند . از ممتازترین آثار معماری ایران باستان , بنای «تخت جمشید» است که به لحاظ مهندسی ساختمان در نوع خود بی نظیر است . در این بنا سیستم کامل آب رسانی و فاضلاب در بخش زیرین تعبیه شده بود( فرشاد، 1365: 156) . پله ها , ستون ها و سرستون های آن از اوج نظم و هماهنگی این اثر ارزشمند تاریخ معماری جهان حکایت دارد. طاق کسری از دیگر آثار برجسته هنر معماری ایرانیان است که در عصر ساسانیان در نزدیکی دجله بنا شد. این طاق قسمتی از کاخ سفی و جایگاه تخت سلطنتی انوشیروان بود و قالی زربفت و معروف « بهارستان» در آن پهن شده بود(پیرنیا وآشتیانی ،1380 :274 ) . این بنا بزرگترین طاق سقفی است که تا کنون در جهان با مصالح ساده و بدون قالب بندی ساخته شده است(نصر ،1351 :254) .
| |
حماسی و زیبا بود
زنده باد ایران
یاد شهدا گرامی