خدای مهربون
نمیدونم ، آخرعاقبتمون چی میشه ،
فقط میدونم خدامون ، خیلی خیلی مهربونه
همونی که افتخارِ این زبونه
زبونم ، فقط عشقش اینه که ،
از اون بگه و اونو پرستش بکنه
این بدن ، توو سجده ها و رکوعاش ،
بهرِ اونه که کمونه
ایمونم برای اونه که همیشه بی گمونه
روحم اونو دوست داره بی بهونه
دنیا و درد و غَماش ، اذیتاشون ،
مثلِ مگسه
اونه که مگس پَرونه
بهتر از بهتره ،
تووی هرخوبی ،
معلومه که بهترین ، اونه
با اندیشه به اوست که ، این اندیشه ی پیر،
هنوزهم ، مثلِ قدیما که ،
طراوتی به جان بود ، جَوونه
به عشقِ اونه که برگِ سبز زخاک ،
هنوزم که هنوزه ، میزنه جوونه
حلال نیست ، کسی رُو جز او بپرستی
شِرکه ، به ولله حروومه
اوست دلیل هرمناجاتِ شبونه
بدنبالِ محبتِ که میگردی و عشقش ؟
بجز او، عشقِ دنیا ، حتی مفت هم گرونه
درسته گناهام ، بیشماره
ولی امید به او ، هیچوقت ، توو قلبم نمیمیره
امید دارم امیدم رُو، ز پیشگاهِ مقدسش نروونه
اونه که ، خدای هر برون و، هر درونه
که با اینهمه معصیت همیشه وهمیشه ، برامون نگرونه
بهمن بیدقی 1402/5/30
سلام و درود
مناجاتی خلوص پرور و نیایشی ناب
دعاهایتان مستجاب
سلامت و سرافراز باشید