سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        شروع دوباره

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۴۷ شماره ثبت ۱۲۲۴۰۳
          بازدید : ۲۰۱   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        بیا بشکن سکوتِ هر شبِ این جامِ خالی را
        بگیر از مستیِ مفرط ، غم و آشفته حـالی را
        توانم نیست در این بی هوای بی نفس ماندن
        نجاتم ده ، فرو پاشیدن از  هر احتمالی را
        مرا با روشنی ها آشتی ده ، تار و تاریکم
        بشوُی از ذهن مسمومم تعابیر خیالی را
        بزن شانه به روی گرد و غمهای پشیمانی
        بنوشانم شروع و ، طعمِ هر کارِ حلالی را 
        به روی شانه ات بنشان مرا بالاتر از خود گیر
        برایم باز کن مفهومِ  هر فهم و کمالی را
        بده صیقل وجودم را،بگیر از سینه زنگارم
        بسوزان عنصرم را ، تا دهد ترکیب آلی را
        هرس کن شاخ و برگ خشک و پوشالیِ افکارم
        برویان ، بارور کن دسته های سبز شالی را
        فرو ریزم بهم از نو بساز احساس و طبعم را
        ردیفم کن دوباره  ، تا بگیرم دست و بالی را
        من از هفتاد و دو دیوِ سلیمان دیده ام اعجاز
        بمیران و  ،  دوباره زنده کن این لا ابالی را
        نه شورِ شور باشیم و نه کلا بی نمک ای دوست
        میانه طی کنیم  ،  رفتار و راهی اعتدالی را
        افسانه_احمدی_پونه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        درود بانو
        بجز مصرع نهم که کفر آمیز است
        بقیه مناجاتی زیبا و دلنشین بود خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸
        درود و ادب جناب استکی بزرگوار
        مخاطب بنده خداوند نبود
        سپاسگزارم از نکته بینی و دققتان
        🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۲۶
        درود بانو
        بسیار زیبا و دلنشین و روان سرودید
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۴۳
        درود و ادب جناب اکرمی
        ادیب گرامی سپاس از مکث نگاهتون
        به مهر خواندید🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۲
        درود بر شما خندانک خندانک
        بسیار عالی سروده اید خندانک
        احسنت👏👏👏👏
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۱
        درود و ادب جناب ابراهیمی گرامی
        عالی حضور شماست به مهر خواندید
        🌻🌻🌻🌼🌼
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۰
        درود بر پونه جانم خندانک
        بسیار عالی مرحبا خندانک
        موفق باشید خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۲
        درود و عشق عزیز دلم
        نگاه مهر آمیزتان زیباست
        ❤❤❤❤
        ارسال پاسخ
        محمد محمدنژاد(آشوب)
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
        احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۳
        درود و ادب سپاسگزارم🌻🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۶
        درود مهربانو خندانک لطیف سرودید و زیبا خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۵۵
        درود و عشق گل نیلوفرم
        لطافت حضورتان را قدردانم
        💞💞💞💞💞💞💞
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۸
        درود بر شما
        بسیار زیباست خندانک خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        افسانه احمدی ( پونه )
        شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۹
        درود و ادب سپاسگزارم
        جناب انصاری گرامی
        زیبا خواندید🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        محسن خزان
        جمعه ۳ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۴۱
        شعر نو
        خانه
        شاعران
        سعید تهرانی
        دفتر شعر قلم
        رفت
        از سراسر وب
        yektanet-logo-typeپیشنهاد توسط
        خداحافظ موهای سفید!😳 درمان "سفیدی مو" در منزل 100% گیاهی

        برای رفع سفیدی موهات، دیگه از رنگ مو استفاده نکن! (محصول گیاهی+تضمینی)

        وارد لیگ شو و با رکورد زدن، جایزه‌های خفن ببر!

        خداحافظ موهای سفید!😳 درمان "سفیدی مو" در منزل 100% گیاهی
        خداحافظ موهای سفید!😳 درمان "سفیدی مو" در منزل 100% گیاهی

        برای رفع سفیدی موهات، دیگه از رنگ مو استفاده نکن! (محصول گیاهی+تضمینی)
        برای رفع سفیدی موهات، دیگه از رنگ مو استفاده نکن! (محصول گیاهی+تضمینی)

        وارد لیگ شو و با رکورد زدن، جایزه‌های خفن ببر!
        وارد لیگ شو و با رکورد زدن، جایزه‌های خفن ببر!

        خداحافظ موهای سفید!😳 درمان "سفیدی مو" در منزل 100% گیاهی

        برای رفع سفیدی موهات، دیگه از رنگ مو استفاده نکن! (محصول گیاهی+تضمینی)

        وارد لیگ شو و با رکورد زدن، جایزه‌های خفن ببر!

        رفت
        ۱۳۹۸/۶/۱۶ شماره ثبت ۵۴۴۸۷۸

        آنکه مست آمد و زد دست به احوال دلت
        ز بر ما نزده دست، دمی آمد و رفت

        باز یک تنه زد و نیم نگاهی کرده
        ما چه گوییم که بی چون چرا آمد و رفت

        جملگی در پس هر شعر به او دادیم بال
        بی سبب نیست که از بام چونین پر زد و رفت

        ای حضرت سایه نشود فاش کسی
        آن آه که در سینه ی ما آمد و رفت

        ما کجا و سخن از نام تو و آن عظمت
        هدف آن بود بدانی که چه ها آمد و رفت

        پوزش از عجز قلم در برت ای جانانم
        تو بدانی، که چه بود و چه شد و آنچه که رفت
        محسن خزان
        جمعه ۳ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۴۵
        آنکه مست آمد و زد دست به احوال دلت
        ز بر ما نزده دست، دمی آمد و رفت

        باز یک تنه زد و نیم نگاهی کرده
        ما چه گوییم که بی چون چرا آمد و رفت

        جملگی در پس هر شعر به او دادیم بال
        بی سبب نیست که از بام چونین پر زد و رفت

        ای حضرت سایه نشود فاش کسی
        آن آه که در سینه ی ما آمد و رفت

        ما کجا و سخن از نام تو و آن عظمت
        هدف آن بود بدانی که چه ها آمد و رفت

        پوزش از عجز قلم در برت ای جانانم
        تو بدانی، که چه بود و چه شد و آنچه که رفت
        فاطمه منشدی
        جمعه ۳ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۵۴
        درود بر بانو افسانه
        زیبا و دلنشین سرودید خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3