تفسیر یک لبخند

درودها استاد استکی عزیز ، ممنونم از محبت بی پایان و مهر بی کران استاد گرانقدرم

استاد غزل های بی نظیرتان در خصوص عشق به امام حسین علیه السلام بر دل و جان می نشیند.


شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جائی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران ، پروانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق
می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سرکند ، مشکل دو تا دارد حسین
سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم "شهریار"
کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین

تقدیم با مهر

درود و سپاس بیکران

درودها استاد گرانقدر و مهربانم

بنده هم صبح زودی پیام شما را ذیل شعر بانو زند مطالعه کردم. تعجب هم کردم پس چرا استاد فخوری برای بنده چیزی ننوشته است در هر صورت مفتخرم که اولین پیام را از استاد مهربانم دریافت می کنم.

این جا "شب پر ستاره" به زغم حقیر چیزی شبیه به اشتباه انداختن مخاطب است و دور کردن وی از مقصود شاعر

آدرس اشتباهی می دهم که گمراه شوید الحمد الله که شما با هوش سرشار محال است به این حیلت دچار گردید.

زهازه استاد گرانقدر و مهربانم

وانگهی باب تحلیل باز است. آیا شب پر ستاره در شعر مهدی محمدی همان شب پر ستاره در نقاشی ونگوگ است؟! و یا آیا باید همان شب پر ستاره باشد یا چیزی ماواری آن؟ آیا نسخه بومی شده ی آن؟ آیا یک چیز کاملاً متفاوت با آن؟ و چرا شاعر به وضوح اسم اثر "شب پر ستاره" را آورده است؟ بنده ی حقیر البته تصریح می کنم که از علاقه مندان به آثار ونگوگ هستم. همچنین آن تابلوی جیغ هم واقعاً بی نظیر است. بنده بار اول که آن نقاشی را دیدم واقعاً شگفت زده شدم.

متشکرم تابنده باشید به مهر و یگانگی

ارادتمندم

ارادتمندم

سلام و سپاس بیکران

درود جواد جان عزیز ارادتمندم

سلام بانو متشکرم

سلام و عرض ادب استاد گرانقدر و مهربانم

بله قبول دارم بنده این مسئله را تعمیم داده ام و از عشق و علاقه مادر به فرزند صحبت کرده ام و حتی نه فراتر از انسان ها بلکه در سایر موجودات زنده نیز این مسئله فراگیر هست و بنابراین کاملاً به این مسئله "گاهی" صحت می گذارم. چه عشق مادر به فرزند فراگیر نباشد و چه اینکه عشقی بالاتر و پر رنگ تر از آن وجود داشته باشد، صحبت شما استاد گرانقدرم مورد تایید است. امید که توضیحات بیشتر را از قلم تابانتان مطالعه کنیم.

تابنده باشید به مهر و یگانگی

درود بی کران سپاسمندم

درودها استاد انصاری عزیز و مهربانم

بی کران سپاس

درود بی کران سپاسمندم بانو زند فرهیخته و مهربان

تابنده باشید به مهر

درودها بانو آذردخت

متشکرم از فهم والای بانوی گرانقدر و فرهیخته و همچنین از اشعار فهم گسترتان

تابنده باشید به مهر و یگانگی

درودها دوست خوب و مهربانم امیر حسین عزیز

متشکرم از حضور عالی، فرهیخته و سبز دوست گرانقدرم

تابنده باشید به مهر و یگانگی

درودها جناب اکرمی عزیز بی نهایت سپاسگزارم

تابنده باشید به مهر و یگانگی

درود و سپاس بیکران

درودها استاد نظری عزیز
بی نهایت سپاسگزارم

درودها و سپاس بیکران بانو قشقایی

خرسندم از زیارت تان

تابنده باشید به مهر

درودها استاد آزادبخت عزیز
ممنون ازنکات ارجمندی که بیان داشتید همچنین استاد محمدیعزیز با شعرقابل احترامشان

سلام و عرض ادب استاد محمدرضا آزادبخت عزیز و گرانقدرم

ببخشید که نخستین بار این نقد زیبا و ارزشمند را ندیدم و فکر می کنم تیک نقد را استادجان فراموش کرده اید بزنید و این نقدتان بسیار آموزنده و درخور نکات بسیار ارزنده بود. گاهی اوقات با خود می گویم ای کاش می توانستم حقایقی را در مورد اشعار خود بازگو کنم اما وقتی می بینیم اساتید گرانقدر و مهربانم اینگونه زیبا می نویسند همه آنچه از پس شعر می خواهم برآورده می شود. حقیقتاً از شما استاد مهربان و گرانقدرم و از استاد رحیم فخوری عزیز و ارجمندم بی نهایت سپاسگزارم. همواره با نقدهای زیبا و قابل تامل مرا شرمنده مهر و محبت و علم خود می کنید. بی نهایت سپاسگزارم. تابنده باشید به مهر و مهربانی

درودها استاد فخوری عزیز و ارجمندم

متشکرم که لطف دارید به حقیر

و بی نهایت سپاسگزارم

درودها استاد زراعتی عزیز

اتفاقاً می خواستم بیایم و عرض ادب و ارادت کنم و بگویم خیلی دلم برای بهره بردن از دانش گهربارتان تنگ شده است. و ایضاً بگویم شعر اخیرتان "سه مرد پنهانی" خیلی زیبا و متفکرانه بود و آموختم از قلم تان مثل همیشه و همچنین مزاح کنم که این سه مرد را وانهید و سه زن اختیار کنید ولی با این مخارج و با این زن های امروز ترسیدم استاد گرانقدرم و نتیجه را دیدم که همین عالم ادیبانه و فیلسوفانه خوشتر است.

ارادتمندتان مهدی

زنده باشید.
ارادت دارم.
در پناه حق

درودها دوست خوبم عارف افشاری عزیز

متشکرم که به مهر می خوانید و وجود سبزتان موهبتی است ممنونم که شما را دارم

تابنده باشید به مهر و یگانگی

درودها بانو قشقایی مهربان

متشکرم مهربانو

دلتان بهاری و سرتان سلامت

درودها بانو زند فرهیخته و گرانقدر

متشکرم بانو از لطف و مهربانی شما

دلتان بهاری و سرتان سلامت

درودها بر شما شاعر خوش قلم جناب آقای داودپور فرهیخته و گرانقدر

درودها بانو انصاری فرهیخته و گرانمهر

متشکرم