چو که عشق تو شده مذهبم ، ببرم به غنچه و گل نماز
که تویی مسبب زیب گل ، به دو چشم و آن رخ دل نواز
شده ام به کوی تو دربه در ، به امید وصل و یکی نظر
که ز معبری چو کنی گذر ، بکَنی ز بن، غم دیر یاز
همه شب به یاد تو تا سحر ، به تهَجُّد* این دل و چشمِ تر
که بیابمت،بتِ خوش گهر* ، به تضرّع و به دعا و آز
ز جفای تو شده تن نوان* ، چو نبینمت روم از میان
چو شوی ز دیده ی من نهان ، به دو دیده ام چه بُوَد نیاز؟
چو که شمع محفل دل شوی ، بزنم طواف تو ای پری
و گر آتشی به دلم زنی ، به فدای آن رخ جان گداز
چو به حیلتی شده ام فسون ، نروم دمی ز غمت برون
شده دل ز عشق تو غرق خون ، چو که خوگرم* به نگاه و ناز
وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
سه تار:محمد اکرمی (خسرو)
پ.ن:
تهجد: احیا،شب بیداری،شب زنده داری
خوش گهر: خوش ذات. خوش طبیعت
نوان: ضعیف، لاغر، ناتوان
خوگر: مانوس،معتاد
پ.ن۲:قبلا در شعر <<گوشه چشم>> کامل در مورد گوشه چهارپاره یا همون چهار باغ و ارتباطش با این وزن شعر توضیح دادم و نمونه ای از چهارباغ ابوعطا رو اونجا براتون قرار دادم
در این شعر نمونه ای از چهارپاره ی دستگاه ماهور رو با ساز زدم تا حدودی آشنا تر بشوند بعضی دوستان
نمونه این گوشه تصنیف <<به حریم خلوت>> از بانو پریسا می باشد.
جالب و زیباست