سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        رویای شهر شیراز دلم

        شعری از

        احمد پناهنده

        از دفتر نغمه ی دل نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ تير ۱۴۰۲ ۲۱:۰۸ شماره ثبت ۱۲۱۴۱۸
          بازدید : ۱۸۱   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد پناهنده

        رویای شیراز ِ دلم
        خواب دیدم رفته بودم شهر ِ شیراز ِ دلم
        خانه ی یارم گشودم راه، با پای ِ سرم
        کوچه اش داخل شدم، رفتم کنار ِ خانه اش
        در زدم
        پرسید کیست؟ 
        گفتم منم
        گفت
        کیستی، این شب ِ تاریک را در می زنی؟
        گفتم
         غربت نشینم، بی پناهم، بی کَسَم
        گفت
         چه می خواهی ز من
         اینجا چرا در می زنی؟
        گفتم
         یارم، که در این خانه بود، آن دلبرم
        گفت
         کدام یار
        نام او
         نام خودت؟
        گفتم
        افسانه بود در بازکن، من احمدم
        گفت
         نام ِ من فسانه، تو کدامین احمدی؟
        گفتم، از من نپرس
        من احمدم آن عاشقم
        زیر لب گفت آه
        بگو بیشتر کدامین احمدی؟
        گفتم، فالوده یادت هست
         نگاه بودی مرا در دیده ام؟
        گفت، فالوده؟
         کجا؟
         کی؟
         یا کدامین دیده را بودم نگاه؟
        گفتم
         آنوقت جوان بودی
         خیابان ِ وکیل
         در آن غروب دلکشم
        گفت
        آه احمد، تویی؟ 
        تا حال کجا ها بوده ای کاکو جونم
        گفتم آواره بودم در جهان
        از عشق تو دیوانه بودم نرگسم
        ناگهان در باز شد افسانه بود با آن نگاه در چشم ِ من
        بر تنم آغوش گشود، اشکش همه شست صورتم
        آمدم او را ببوسم گرم، نوازش گردنش
        ناگهان ساعت صدا داد، صبح شد باید بَرَم
        احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۸ تير ۱۴۰۲ ۰۰:۰۳
        درود
        عید قربان مبارک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۵۳
        درود بر شما جناب پناهنده گرامی 🌸🌺💐
        بسیار زیبا و دلنشین سرودید واقعا لذت بردم 🌺🌺💐
        پایان غم انگیزی داشت خندانک
        احمد پناهنده
        احمد پناهنده
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۴:۴۴
        سپاس از شما دوستوگرامی
        خوشحالم که مورد پسند واقع شد
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۱:۰۰
        آخی چه غم انگیز بود خندانک خیلی زیبا بود و آخرش خیلی غافلگیرکننده بود و افسوس بر دل می گذاشت خندانک
        احمد پناهنده
        احمد پناهنده
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۴:۵۰
        درود بر شما خانم نیلوفر تیر نازنین
        سپاس از همراهی و مهربانی شما
        خوشحالم که خواندید و لذت بردید
        و نیز غمگینم که غافلگیر شدید ودافسوس بر دلتان و دل زیباپسندان گذاشت
        شرح حال این دلنوشته بسیار تلخ ووجگرسوز است که آن را نوشتم و به درخواست گروه های ادبی- تلگرامی در ایران انتشار دادم
        سعی می کنم در همین گروه انتشار بدهم تا سرگذشت افسانه را با من و نیز پرپرشدن زندگی جوانش را بخوانید
        البته اگر مایل باشید
        با سپاس
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۵۵
        درود استاد پناهنده بزرگوار و قطعا مایه مباهات است خواندن اشعار و دلنوشتهای شما گرانقدر خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۳۶
        خندانک خندانک خندانک
        احمد پناهنده
        احمد پناهنده
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۴:۴۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۷:۵۲
        سلام شاعر وادیب گرامی
        بسیار درود
        بابت خلق سرودی به این زیبایی
        خندانک خندانک خندانک
        محسن گودرزی
        سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۵۰
        سلام
        زیبا بود و آموزنده
        زیاد در گیر حاشیه نشیم دیگه
        سریع باید رفت وقت تنگ است.
        تا به مراد دل برسی.🌷🌷🌷🌷
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۷ تير ۱۴۰۲ ۰۲:۴۸
        درود بر شما جناب پناهنده
        بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6