پنجشنبه ۶ دی
سل(استخر) ِ کومله ی لنگرود شعری از احمد پناهنده
از دفتر نغمه ی دل نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۱۴:۱۱ شماره ثبت ۱۱۹۵۸۴
بازدید : ۱۵۸ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب احمد پناهنده
|
سَل ( استخر ) کومله ی لنگرود
سَلی که وقتی پر آب است بسیار با تراوت و جان بخش است که به انسان در نگاهش آرامش می دهد.
اما وقتی بی آب است، غروبهایش جایگاه و آرامکده ی عاشقان و دلدادگان می شود و در جای جایش عشق و نشاط جاری می گردد.
و من امروز
چه دورم
از آن روزهای ِ خوش ِ جوانم
که با پای
در زمین فوتبالش می دویدم
و با دست
در گردن ِ یارم
حلقه می شدم
آنجا
که دوستان
صمیمیت را
در نان و پنیر
می پیچیدند
من
به خورشید می نگریستم
که از فراز کوه
برایمان دست تکان می دهد
و ما را
به ماه و ستاره ها
می سپارد
تا خلوت ِ عاشقانه مان را
با آنها
به سخن بنشینیم
آه
ای روزهایی که رفتید وُ
تنهایم گذاشتید
و داغ ِ جگر سوز را
در دلم کاشتید
نمی بخشم
شما را
زیرا
چشمانم
از بس
شما را انتظار کشید
کم سو گشت
و موهایم سپید
جوانی ام پیر شد
و من هنوز
چشمم براه ست
و در انتظار ِ روزهای ِ خوش ِ جوانم
دور دست را
می نگرد
کومله شهری سرسبز در ۵ کیلومتری شهر لنگرود و در فاصله کمی از چمخاله است که از طبیعت بی نظیری برخوردار است.
احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )
برای همه دوستان کومله ای من در دوران نوجوانی و جوانی و بویژه شیربچه
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس از شما شاهزاده خانم نازنین از مهربانی و همراهی بی دریغ تان بسیار دلشادم درود بر شما | |
|
درود و سپاس دوست گرامی ام | |
|
سپاس از مهربانی شما آقای کاظمی نیک | |
|
مهرتان پایدار خانم زند بسیار گرامی باشد که وجود و حضور صمیمی شما در هر جمعی آرامش را در جان خسته دلان جاری کند و اعتراف می کنم با دیدن تخلص شما آرامش به سراغ من می آید درود بررشما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود و ملموس