در طول سال ها
قرار زمین و ماه،
فریادهای نپخته
ولی طعم دار،
آن طعم های
جویده شده،
همان حرف هایِ
گنگ و گیج،
تفسیری از تهوع و
نشخوار تلخ و تیز،
گم بود در
تلاطم ابری آسمان؛
فریادهای کور
ز لب های بی رمق
در بستری منجمد از
خواب فصل سرد؛
اینک،
مترسکانِ خیالی
به شوره زارِ جهل،
میراث دارِ همان
طعم های تلخ،
پالانِ سرکشی
به کمرهایِ بندگی،
بر دوشِ هوش
شنل های مخملی
با تارهای میله ای
با پودهای سخت،
گردیده اند
مدعی
صداهای مرده را؛
یادی کنم
از این مثل
در اوج بی کسی،
«کوری
عصاکشِ
کوری دگر شود.»
(کوری عصا کشِ کوری دگر شود؟)
*************************************************
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِمِ
سَبَّحَ لِلهِ مَا فِی السَّمَواَتِ وَ مَا فِی الاَرضِ وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ *
هُوَ الَّذِی اَخرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن اَهلِ الکِتَبِ مِن دِیَرِهِم لِاَوَّلِ الحَشرِ
مَا ظَنَنتُم اَن یَخرُجُوا وَ ظَنُّوا اَنَّهُم مَّا نِعَتُهُم حُصُونُهُم مِّنَ اللهِ فَاَتَهُمُ اللهُ
مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِی قُلُبِهِمُ الرُّعبَ یُخرِبُونَ بُیُوتَهُم بِاَیدِیهِم
وَ اَیدِی المُؤمِنِینَ فَاعتَبِرُوا یَاُولِی الاَبصَرِ *
وَ لَو لَا اَن کَتَبَ اللهُ عَلَیهِمُ الجَلَاءَ لَعَذَّبَهُم فِی الدُّنیَا وَ لَهُم
فِی الاَخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ * (سوره مبارکه الحشر آیات شریفه 1 الی 3 )
**************************************************
با عرض سلام محضر همه ی عزیزان و سروران
به مناسبت خبرتأسف بار تخریب قبور صحابی رسول خدا(ص)
و اسائه ی ادب به ساحت مقدسه ی حضرت رقیه (س)
توسط عده ای کور دل و تاریک اندیشِ بی هویت،
و پاسخ به کج فهمان و ماده پرستانِ بی منطقی که
نه خود را شناخته اند و نه دنیای پیرامونشان را و
با جهالتِ به ارث برده از نیاکانشان داعیه یِ خام
هدایت کوردلانی چون خود را دارند اما در حقیقت
در باتلاق خود ساخته ی جهل مرکب غوطه ورند،
و ندانستند و نمی دانند که آثار شومش فقط دامنگیر
خود آن هاست و تنها خود را از (فیض الهی)
محروم نموده اندو چقدر بد بختند ....
بداهه ای ناقابل تقدیم نظر آگاه عزیزانم نمودم
تا شاید قدری دل رنجورم تسلی یابد.
دور باد کینه و جهالت، که درماندگی ست؛
و کور باد چشم رذالت، که حقارت و بی مایه گی ست؛
ودرود بر نگاه های حقیقت بین، که مایه ی معرفت و بالندگی ست.
16 اردیبهشت 92 سید حسن ضیابری