يکشنبه ۲ دی
آب و آفتاب با من شعری از پروانه آجورلو
از دفتر مرا نمی فهمد نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ فروردين ۱۴۰۲ ۰۰:۴۹ شماره ثبت ۱۱۸۹۵۶
بازدید : ۲۵۸ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب پروانه آجورلو
|
آب و آفتاب با من
تمنای نیلوفر روح ارکیده ای بیقرارم؛
یک وجب از ساحل عاشقانه های قلب تست
نیلوفری که، کلید سرزمین واژه هایت را طلب می کند
پیله تردید را بشکااااااف!!!
و یک نقطه از قلبت را به من بسپار؛
به اندازه ی رویش یک نیلوفر
آب و آفتاب با من!!!
کافیست یک نقطه از سرزمین رویایی یخ زده ی پشت حصار هرگز هایت را به من بسپاری
پری وار؛ شام تا به سحر
گرداگرد بلور قلب لرزانت طواف خواهم کرد...
و با گرمای پر حرارت نگاهت ریسندگی
همراه زمزمه های تب آلود دلدادگی؛
نخ هایی از جنس ابریشم طره ی به رنگ شبت آماده می کنم...
دار قالی اینجاست!
درست در مرکز جنون تب آلود تنت...
عمق احساس غزل هایت را دانه به دانه؛ رج به رج بر قالی این سر سپردگی خواهم نشاند
تو
فقط؛
حصار بشکن!!!
|
نقدها و نظرات
|
سلام جناب استکی سپاسگزارم | |
|
تشکر جناب کاظمی | |
|
سلام سپاسگزارم | |
|
درود جناب انصاری سپاسگزارم | |
|
تشکر جناب دزفولی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و سرشار از احساس بود