دلم لرزید
که واماندگی همشهری و همنامم را دید
آن ساده دل اهل عبادت... های... آن... چنان
قدوس خیالی و حرف حیّ جعلی
محصور بیچاره در قلعه ی طبرسی
میرزا محمدعلی بارفروشی
اعدامی در سبزه میدان بابل
در فتنه ی باب
دلم از او ناامید
در حیرتم رها شده ام.
شعر پیشرو
شعر سروش
در نقد بابیت و بهائیت
محمدعلی رضاپور (مهدی)
گرچه خود، زنده نیست
سوژه ی زنده ی داستان و رمانی ست
نکته در نکته، سیر جهانی ست
زندگینامه ی فاطمه_قرّة العین.
شعر پیشرو
شعر سروش
در نقد بابیت و بهائیت
محمدعلی رضاپور (مهدی)
عبادت های آن چنان
تحصیل دینی و آنچه گویندش عرفان
و بی تابی در وصال امام زمان
نمی بخشد اطمینان
حتی به باب الباب
یا اولی الالباب!
تناور درختی ست با ریشه ی زیان
آن چنان ایمان
ملاحسین بشرویه ای نباش!
بی گمان، امتحان انسان
آسان نیست بی گمان
راه، گم کرد و گمراه شد
و هزاران انسان را گمراه کرد
کشت و به کشتن داد و کشته شد
ملا محمدعلی حجت زنجانی
نا مسلمان
به جای شهید.
شعر پیشرو
شعر سروش
در نقد بابیت و بهائیت
محمدعلی رضاپور (مهدی)
جالب و زیبا بود