سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

تقویم روز

پنجشنبه 3 فروردين 1402
  • عيد نوروز
3 رمضان 1444
    Thursday 23 Mar 2023
    • روز جهاني هواشناسي

    بیشترین مخاطب

    کانال تلگرام شعرناب

    بنویس تا زنده بمانی ،هر که نوشت پادشاه می شود. فکری احمدی زاده(ملحق)

    پنجشنبه ۳ فروردين

    تا ســروری در دست بد و لنده غر افتاد

    شعری از

    احمد محمود امپراطور

    از دفتر لعل بدخشان نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۱۴ شماره ثبت ۱۱۷۱۰۱
      بازدید : ۳۶   |    نظرات : ۴

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر احمد محمود امپراطور

     تا ســــــروری در دست بد و لنده غر افتاد دزد از در و دیــــوار به شهـر و گذر افتاد ملت ز پـیء دارو و جـــــا و غــــم روزی دولت به غـــم جیب خود و گنج و زر افتاد از هرسو صدای بم و هاوان و تفنگ است بابــــا و نـــوه هــر دو میــــان شــــرر افتاد وجدان شده مومیایی وغیرت زده در خواب همــــت که ز بــــــازو و ز مّـــد نظر افتاد ناکامی صد در صدی فخـــرست و مباهات رســــــوایی بیـــن المــــللی معتبــــــر افتاد یک لقمه گک نان خنک هم به گدایی ست دریـــــوزه و دارا نگــــری در بـــــدر افتاد دانشـــــورِ دوران شده بیچــــــاره و ولگرد در مسنـــد فــــــرزینی جهـــــول پکر افتاد در مادر و دختر که دگر عاطفه ای نیست دیــــــدم که پسر نیـــــــز به جان پدر افتاد یک دم نتـــــوان یک دم راحت زدن اینجا حلقوم عمــــر در دمی تیــــغ و تبـــر افتاد از هرچه بگویم به خدا شـــــرم بیان است از بس کـــه بد اندیشی میــــــان بشر افتاد محمود دگر صلح و ترقی همه لاف است در کشــوری که حاکمش از پشت خر افتاد --------------------------------------- بامداد دوشنبه 30 جدی 1398 خورشیدی که برابر میشود به 20 جنوری 2020 ترسایی سرودم  احمد محمود امپراطور

    تا ســــــروری در دست بد و لنده غر افتاد
    دزد از در و دیــــوار به شهـر و گذر افتاد

    ملت ز پـیء دارو و جـــــا و غــــم روزی
    دولت به غـــم جیب خود و گنج و زر افتاد

    از هرسو صدای بم و هاوان و تفنگ است
    بابــــا و نـــوه هــر دو میــــان شــــرر افتاد

    وجدان شده مومیایی وغیرت زده در خواب
    همــــت که ز بــــــازو و ز مّـــد نظر افتاد

    ناکامی صد در صدی فخـــرست و مباهات
    رســــــوایی بیـــن المــــللی معتبــــــر افتاد

    یک لقمه گک نان خنک هم به گدایی ست
    دریـــــوزه و دارا نگــــری در بـــــدر افتاد

    دانشـــــورِ دوران شده بیچــــــاره و ولگرد
    در مسنـــد فــــــرزینی جهـــــول پکر افتاد

    در مادر و دختر که دگر عاطفه ای نیست
    دیــــــدم که پسر نیـــــــز به جان پدر افتاد

    یک دم نتـــــوان یک دم راحت زدن اینجا
    حلقوم عمــــر در دمی تیــــغ و تبـــر افتاد

    از هرچه بگویم به خدا شـــــرم بیان است
    از بس کـــه بد اندیشی میــــــان بشر افتاد

    محمود دگر صلح و ترقی همه لاف است
    در کشــوری که حاکمش از پشت خر افتاد
    ---------------------------------------
    بامداد دوشنبه 30 جدی 1398 خورشیدی
    که برابر میشود به 20 جنوری 2020 ترسایی
    سرودم
    احمد محمود امپراطور
    AHMAD MAHMOOD IMPERATOR
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    جواد کاظمی نیک
    جمعه ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۲:۵۴
    دورد برشما زیبا قلم زدید🌺
    🌺🌺🌺
    🌺🌺
    🌺
    احمد محمود امپراطور
    احمد محمود امپراطور
    حدود ۱ ماه پیش
    فرهیخته گرانمهر جناب محترم جواد کاظمی نیک درود و سپاس فراوان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0