ثانیه ها
زمان ،
مفهومش را ازدست میدهد درآن دنیا
ولی این دنیا ،
به داشتنِ ثانیه های کشدارِ بیشمارست که یکریز،
سزاوارمیشود
و با داشتنِ نوزادانی زجنسِ ثانیه های بیشمار،
یکریز، عیالوار میشود
درست است که ثانیه ها نیامده میمیرند ،
اما یه عالمه ثانیه درحالِ خلق شدن اند
که گاه تعدادِ آزاردهنده ی موریانه وارشان ،
برسرِ زندانی آوار میشوند
زندانی دوست ندارد ثانیه ها را
دوست دارد گذرانِ زمان ،
نَه ثانیه ،
که بسانِ عبورِ ثانیه ، تیک تاکِ روز باشد
اما همین ارزشِ ثانیه هاست که سوی یار،
لحظه به لحظه چاپار میشوند
دراین میانه ،
دنیا کاروانسرایی ست
و در سفرِ رسیدن های مُقَطَع ،
به کاروانسراهای طولِ عمر،
به راهی که پایانش ماوراست ،
اگر خوب عمل کنیم همین ثانیه هاست ،
که به پُر ارزشیِ خاویار میشوند
همین ثانیه ثانیه هاست ،
که به روزِمحشر،
منشی دادگاهِ داور میشوند
در دادگاهِ عمری که شاید ،
به جهنمی از سردردهای میگرنیِ وجدان ،
یا به بهشتی از آرامشِ وجدان ،
سزاوار میشود
بهمن بیدقی 1401/10/29