«روزها فکر من این است و همه شب سخنم»
که چه جوری بگریزم شبی از دست زنم !؟
کُنج باغی بروم سیر علف میل کنم
که همین بوده فقط فایده ی خر شدنم
اکوسیستم خدا طعمه ی تزویر شدست
انگل این همه تزویر فراگیر منم
مانده ام تا به چه صورت مَلکُ الموت خدا !
روح داغون مرا بَر کَند از جلد تنم
تا به هنگام ضرورت همه جا جار زنم
زنگ دیده تر از آهن شده قفل دهنم
یا خرم یا که خودم را به خریّت زده ام
یا وطن خوار فجیعی شده گاو حسنم
یا رب آن میوه ی ممنوعه که گفتی نخورم
اگه با اشک تو قاطی بشه چسبد به تنم
من که ایرانی ام و دغدغه ی دین دارم
به چه جرمی بپذیرم که گدای پِکنم !؟
بنز ما می شود ام وی ام چینی هرچند
جک چینی شده امروز غزال ختنم
من که سرکیسه ام از صنعت خودروی خودی
خوب شد باز نشد کیسه هوای لگنم
«من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید»
بگذارید که خوش بگذره با کرکدنم
هرکجایی بروم بی تو برایم مرگ است
پس همان به ! که از ایران خودم دل نکنم
قسم حضرت عباس که از دستم رفت
لااقل دم خروسی بنه لای کفنم
مرغ اگر نیست بدان که پر ِ سیمرغی هست
ماندم ای وای !! به آتش بزنم یا نزنم
گر اجازه بدهی عرض کنم خدمتتان
من زنم را نزنم او بزند مثل نَنَم
شرح شکوائیه ام را به که باید بدهم!؟
زن و مادر زن و مادر همه با هم زدنم !!
من گرفتار کرونا ی خیانت شده ام
می شود واکسن خدمت بزنی بر بدنم !؟
خُلق و خوی من ِ مفسد به خودم می آید
بنده را عفو نما بابت اخلاق اَنم
من که بر جام می افتاده ام از شدّت شب
باید از پشت فقط پاره شود پیرهنم !!
زن ذلیلی که منم راضیّم از دست ادب
دست زن ، دست بزن ، دست خدای خفنم !!
کاش روزی برسد ارز فراوان گردد
دلار آهسته برابر بشود با تومنم
زیبا بود 👏🌺🌺
میشود از باب جنس زبان شعر را یکدست تر کرد.
مثلا داغون بشود داغان یه چجوری بشود چطور یا مثلا
به چه ترفند گریزم شبی از دست زنم
و.....
موفق باشید🙏