سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        آدمیزاد

        شعری از

        مجید سعیدی(منتظر)

        از دفتر شعرناب نوع شعر تک بیتی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۴۳ شماره ثبت ۱۱۵۴۲۰
          بازدید : ۲۰۷   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجید سعیدی(منتظر)

        نمیدانم چرا اینگونه احوالش شده، آنچنان سرد است گویی یخبندانش منم
        درد دوریش،  خش خش برگ ،  رنگ زردش،   پنداری مقصر پاییزش منم
         
         
        تبر بر ریشه ام میزد مستانه می خندید، خیالش با  دلش خوش بود 
        همینکه این درخت افتاد پریشان گریه میکرد، خاطرش باشد کار خودش بود
         
         
         
        یادگاری های من را یک به یک آتش بزن، تا بفهمی من چرا میسوختم 
        ادکلن ها را بزن تا بشکند، تا ببویی درد،  لیک لب ها دوختم
         
         
        دفتر چهل برگ او سیه شده از خاطره، خوش بحالش یک ورق هم نیست در یاد او
        ما یک بیت در ذهن خود جا کرده ایم، هر روز میتراشیم بدتر میشود
         
         
        غرق شد آن کشتی طوفان زده، حال و روز این روزهای من است
        غواصان گرد هم آمده اند اما چه سود، این  شکسته قلب کار تقدیر من است 
         
         
         
         
         
         
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۱:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        مجید سعیدی(منتظر)
        مجید سعیدی(منتظر)
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۳۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۴۸
        درود بزرگوار خندانک
        مجید سعیدی(منتظر)
        مجید سعیدی(منتظر)
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۳۳
        ممنون خندانک
        ارسال پاسخ
        رویا ادیب (نازبانو)
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۴۷
        زیبا خندانک خندانک خندانک
        مجید سعیدی(منتظر)
        مجید سعیدی(منتظر)
        يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۹:۳۴
        خندانک ممنون خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4