سه شنبه ۱۳ آذر
وقتکُشی شعری از سینا سجودی
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۳۲ شماره ثبت ۱۱۴۰۶۰
بازدید : ۵۵۳ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب سینا سجودی
|
عمر ما قدری نیست
تا که بیهم باشیم
آنقَدَر نیست که در مزرعهی قلب کسی
بذر ماتم پاشیم!
.
زندگی اصلاً چیست؟
غیر از این لحظهی دلچسب وصال
یا که نوشیدن نسکافهی داغ
با همانی که بخواهی بروی سوی شمال!
پرسه در دامن باغ!
.
لذت از خندهی بیوقفهی یک کودک ناز!
یا زمینخوردن مشتاقترین جوجهی یک شانهبهسر
[در نخستین پرواز!]
یا که لبخند زدن رو به پدر
دور هم بودنمان در دل شبهای دراز
[نیمهشب تا به سحر!]
.
یا که در غیبت دود
مدتی خیره به این سقف کبود
جستوجو در شب تار
تا بگردی پیِ ماه
یا تماشا بکنی پنجره را در طیِ دالان قطار!
.
گر چه من میدانم؛
درد و غمها هستند
رنج و سختی همگی صف بستند
دلخوشم من به همین خُردهخوشی!
آخرین فرصت یکبارهی من!
پس چرا وقتکُشی؟
.
زندگی طعم همین ثانیههاست!
لحظهای بیکم و کاست!
و دگر لحظه بسی جانفرساست!
.
در هیاهوی شتابان زمان
زیستن در دو کلام:
خنده بر سختیها!
خو به سرسختیها!
.
تیرماه ۱۴۰۰
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما بزرگوارید | |
|
سلام بر شما، لطف دارید. خوشحال میشوم که تداعیکنندهی حس خوبی باشم، هرچند کوچک! موفق باشید | |
|
درود فراوان بلکه زیبا خواندید | |
|
درود بر شما بسیار سپاسگزارم، همچنین. | |
|
با سلام و احترام امیدوارم که اینگونه باشد | |
|
درود بر شما متشکرم؛ هرچند خود را در حدی نمیبینم که بخواهم کسی را پند بدهم. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و آموزنده بود
امید بخش