دو بهارِپشت سرهم
شاد باشید مؤمنین ،
می آید دو بهارِپشت سرهم
دو ربیع وسفری به مشهد وخواجه ربیع
اینجا ،
چون کپی از رضوانی خواهد شد پُر ز ربیع
حاجی ارزونی اینجا ،
حراج خواهد کرد ، همه میوه های خوبش را ، اما دَرهم
باید عملِ خداپسندانه ، بسیار کنم
اعمال ، براساسِ ماوراء ، اثرمیگذارند برمن ،
حتی بهرِ ارتقاء هرچه بیشتر، اثرمیگذارند برهم
گر بلد نیستم پس یاد بگیرم
باید بازهم بروم ، نزد ایده های خوب و صوفیانه ی ،
ابراهیمِ ادهم
یکبار که رفتم اورا یک طبیب یافتم
من که دکترها را کم قبول دارم !
قلبِ خونین ام را ، بیرون کشیدم به او دادم
وردی خوانْد و، خوب شد و شفا یافت همه جرح ام
انفاسِ خوشِ ماورائیان ، عجب قیمتی دارد !
بالاتر ازهرچه را تصور بنمایی
در سنجشِ اینجهانیِ ما ،
آیا چیزی هست ، بالاتر از زَرهم ؟
اینک ، شفا یافته دلم
آنهم چه دلی !
که همه پزشک ها ،
جوابش کرده بودند
که همیشه نعره اش به راه بود ومیگفت :
میچکد خون زمنِ بیچاره ، ازبس که ،
شرحه شرح ام
نظرِخدا و اذکار و دعای همه دوستانِ خدا ،
برمن اثری خوب گذارْده ، همچو مرهم
بهمن بیدقی 1401/6/20
شهادت امام رئوف، شمس الشموس، غریب الغربا، معین الضعفا حضرت امام رضا (ع) تسلیت باد