سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      تبعیدی

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ شهريور ۱۴۰۱ ۰۷:۰۴ شماره ثبت ۱۱۳۲۵۲
        بازدید : ۱۰۲   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      تبعیدی
       
      غریبی و بی هم زبانی پُرَست ،
      در لحظه لحظه های تبعیدی
       
      یه سردیِ خاص
      در نگاهِ دیگران
      همچون آلاسکایی یخ زده و تبریدی
       
      شاید کابوسش را ،
      درمیانه ی خوابِ شب دیدی
      شاید هم ، آنرا به میانه ی مریضی و لرز
      یا درمیانه ی تب دیدی
      شاید دیده باشی و،
      تبیعیدی بودنش را نفهمیدی
       
      بچه ها سرِکارش می گذاشتند
      چونکه اهلِ آنجا نبود که هیچ ،
      صدها کیلومتر، دورتر از موطنش بود
      خنده برغریب روا نیست
      خوب شد که همچون آن ابلهان ،
      به ماجرای غربت اش ، نخندیدی
       
      ۱۲سال برایش بریده بودند
      او متعهد بود و متاهل
      اما حکمش تنهایی بود
      ریش سفیدِ محله می گفت :
      کاش آن بیرحمها اورا اینگونه مجردش نمیکردند
      کاش این مرغ عشق فرورفته در خود را ،
      درکنار زن و بچه میدیدم
       
      درکنارِ آنها شنیده ام ، به سرزندگیِ گنجشک بود
      سرحال و قبراق و پُراز ورجه وورجه
      اما اینجا زاهدی شده برای خودش
      یه عالِم ، که عاشقِ معلمی ست ، بی هیچ تردیدی
       
      اما همچون جوجه های نیوکاسِلی هم نیست
      پُر ازامیدست و پُر از آرزوست
      اگر نبود که بعنوانِ مبارز،
      طردش نمیکردند بعنوانِ تبعیدی
       
      ریش سفید ، پدرِ کودکی را ،
      که سردسته ی مسخره کنندگان بود را ،
      به کناری کشید و اورا گفت :
      تووی دهنِ بچه ات بزن !
      مگه تو دراین بنده ی خدا ،
      حتی یک شرّ دیدی ؟
       
      تیعیدی با آنهمه ایمانش ،
      حال و هوایی داشت ،
      همچون ابوذر در رَبَذه
      12سال گذشت ،
      درآن برهوتِ همچون ربذه
      خم به ابرو نیاورْد آن تبعیدی
       
      وقتی بسوی موطنش میرفت ،
      همان بچه های جاهل ،
      به لطفِ خدا وهمتِ او،
      جوانان عالِمی شده بودند
      به پایش افتادند ،
      که ز بینشان نرود آن تبعیدی
       
      بهمن بیدقی 1401/6/14
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۰۸:۱۳
      درود جناب بیدقی
      زیبا نگاشتید
      ماناباشید به مهر خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۰۹:۵۳
      با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
      سپاسگزارم ازلطف شما
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
      پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۵:۱۹
      سلام و عرض ادب جناب بیدقی بزرگوار
      زیباست برادر خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۸:۴۵
      با سلام و عرض احترام آقای احسانی فر بزرگوار
      سپاسگزارم ازلطف شما
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2