سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 9 آذر 1403
  • روز بزرگداشت شيخ مفيد
28 جمادى الأولى 1446
    Friday 29 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۹ آذر

      نصیب

      شعری از

      مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

      از دفتر نجوای دلسوز نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۰۸ شماره ثبت ۱۱۱۹۳۴
        بازدید : ۲۷۴   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

       
      نصیب
       
      از شهر غم شهدی به جز غربت نصیب من نشد
      دردی به جز تنهایی و حسرت نصیب من نشد
       
      من آمدم در کوچه ها گفتم که میبینم تو را
      اما برای لحظه ای فرصت نصیب من نشد
       
      شاد آمدم دلخوش که تو هستی به غربت یاورم
      بودی ولی یاری به جز محنت نصیب من نشد
       
      در ازدحام لحظه ها هر دم تمنای تو بود
      قصد وصالت کردم و قسمت نصیب من نشد
       
      خاموش و خسته تا کجا دنبال عشقت آمدم
      در دل صدایت میزدم صحبت نصیب من نشد
       
      من آمدم در شهر تو اما چرا ای آشنا
      دردی به جز هجران از این هجرت نصیب من نشد
       
      ...
      مهدی بدری(دلسوز)
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ ۰۴:۲۷
      خندانک خندانک خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۵۱
      قلمتون سبز
      پایدارواستوارباشید
      شاعر بزرگوار
      خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      يکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۵
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      يکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۵
      سلام آقای بدری عزیز خندانک
      غزل با صفا و دلنشینی بود خندانک خندانک خندانک

      اینم یه غزل با معنا و مفهوم غزل شما مربوط به ایام جوانیم خندانک
      تقدیم به قلب بی ریای شما:

      خواستم يك بوسه مهمانت كنم فرصت نشد
      دست در موي پريشانت كنم فرصت نشد

      از كوير عقل تا مرز جنون هي آمدم
      گردشي در باغ چشمانت كنم فرصت نشد

      مثل چاه نفت بمباران شده مي سوختم
      گفتم آتش در زمستانت كنم فرصت نشد

      كفر من را در مي آوردي و من مي خواستم
      لعنتي بر چشم شيطانت كنم فرصت نشد

      رود احساس تو هم شد خشك چون زاينده رود
      سعي كردم شعربارانت كنم فرصت نشد

      مردم چشمانم از عشق تو صحبت مي كنند
      خواستم در سينه پنهانت كنم فرصت نشد

      چون فرشته در خيالم خودنمايي مي كني
      آرزويم بود انسانت كنم فرصت نشد
      (م. فریاد)

      زنده باشید خندانک
      مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
      مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
      يکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۲
      سلام و احترام استاد بزرگوار متشکرم از لطف جنابعالی که به صفحه ی حقیر سر میزنید موفق و سربلند باشید یا علی خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم آروین
      دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۱۰
      درود بر شما بزرگوار گرامی
      احسنت

      بسیار زیباست و دلنشین

      زنده باشید
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1