جمعه ۲ آذر
تومور شعری از مسعود محسنی نژاد
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۱۱ شماره ثبت ۱۱۰۵۳۰
بازدید : ۱۶۷ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر مسعود محسنی نژاد
آخرین اشعار ناب مسعود محسنی نژاد
|
یه توموره توی مغزم
که تو زندونش کلافه م
بگو دکتر چیه این درد
که با خنده م تو عذابم
مثه دیواره وجودم
گم شده بود ونبودم
واسه ارتباطم از نو
توی بن بست سکوتم
ازشما چه پنهون دکتر
من خودم روانشناسم
ولی این مردمو هیچوقت
نتونستم بشِناسم
همه شون یه جور غریبه ن
واسه من پر از فریبن
عیب از این چشامه دکتر
نمیخان بگن ندیدن
میدونی گاهی تو چشمام
آدما شکل گرازن
همه رَم کرده با شادی
رو به همدیگه میتازن
کاشکی مشکلم همین بود
آخه دکتر توی گوشم
صدای هرکسی جیغه
میره تا عمق وجودم
گاهی این صدای مبهم
زوزه ی یه گرگِ پیرِ
یا صدای نحسِ عشقِ
که تو نعره ی یه شیرِ
میخام این صدا نباشه
میخام این نگاه نباشه
منم از جنسِ شماهام
چی میشه منم شماشه؟
واسه دل دادنِ مردُم
جوری حرفامو هرس کن
همه خواهشم همینه
منو دکتر تو عوض کن
: دید چشمات که خطا نیست
توی گوشاتم هوا نیست
شاید این دردی که میگی
همش از یه شوکِ آنیست
شایدم تلقین میکردی
که تو ارتباطا سردی
لابد از همین دلیلِ
که از اجتماع تو طردی
توی این دوره زمونه
کی حقیقتو میبینه
چشاتو بگیر به دنیا
زندگی همش همینه
واسه من عجیبه گوشات
پره کابوس و نهیبه
این همه صدای زیبا
دل بده بهش غریبه
بده دستاتو ببینم
جادوی اینو ندیدی
تو رگیه...آخ مُردم
این سرنگِ خود فریبی
توی این سرنگ چی بوده
جونمو به لب رسونده
گیج و مَنگم دکتر این سَم
فاز از این کله پرونده
دردمو به کی بگم من؟
دائما بیخود دَمادَم
خوشم از دلخوشیِ پوچ
به همه دنیا میخندم
من نفهمی رو میخواستم
نشِنیدن و ندیدن
خواستم هیچ دردی نباشه
این که شد با درد لاسیدن
کاری کن دردی نباشه
مغزم از انبارِ کاه شه
ولی با شعور وعاقل
از نگاهِ آدما شه
: میدونم چی میگی جونم
همه درداتو میدونم
اینو از اول میگفتی
تو خودت گیجی گمونم
شانس تو یک به هزاره
ولی خب، یه راهی داره
زیر جراحی میسازم
تورو جوری که محاله
چشمی که دردُ می بینه
کور شه باید، راهش اینه
گوش تو کر شه چی میشه؟
وقتی توش صدا همینه؟
مغزتو درِش میارم
تو لاپات کارِش میزارم
ببینم زبونت حالا
میگه از دنیا بیزارم؟!
میمونه یه خنده ی شیک
واسه روی رنگ پریده ت
بشه جراحی میخنده
این رخ خنده ندیده ت
حالا عشقو جستجو کن
هرچی خواستی آرزو کن
چونکه هیچی نمیبینی
همیشه به آینه رو کن
حالا کور وکر بی مغزی
ولی مثه همه هستی
یه نفهم و عاقل ومَرد
تو یه حالِ منگ ومستی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه زیبا و طولانی است