سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        گوزلریوه(برای چشمانت)

        شعری از

        امیر وحدتی یگانه

        از دفتر عاشقانه نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۰۹ شماره ثبت ۱۱۰۴۱۸
          بازدید : ۳۱۵   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیر وحدتی یگانه

        گوزلریوه
        چکنده سُرمه ی تار ای نگار گوزلریوه
        خوشوم گلیر باخام او بیقرار گوزلریوه
        گوزون پیاله دی جام شرابه اوخشاری وار
        باخاندا مست اولورام او خمار گوزلریوه
        سوزون شیریندی ولی گوزلرون تماشایی
        نظر سالوب یارادان بیشمار گوزلریوه
        هزار الله اکبر گله او نقاشه
        چکیب عجب قلم زرنگار گوزلریوه
        چکنده نقشیوی احسن دیوبدی اوز اوزونه
        ویریبدی شوقیله نقش و نگار گوزلریوه
        چکیبدی گوزلرون اوسته ظرافتیله قلم
        ویریب کمان سنون اقتدار گوزلریوه
        کمان ایدنده عزیزیم او تیر مژگانی
        دوشوب کمندوه اولّام شکار گوزلریوه
        صفا ویریب گوزُوه کیپریگین قلم قاشون
        خدای من ! چکیلیبدی حصار گوزلریوه
        قویاندا تیری کمانه نشان اولور قلبیم
        او کیپریگینده سالور سایه سار گوزلریوه
        دوداقون اوسته دوشوب ذره نقطه ی جانسوز
        ویرر او دانه ی فلفل شرار گوزلریوه
        نه باشکوه ویریب رنگ روشن آبی
        صفای ساحل زیبا کنار گوزلریوه
        او گوزلرونده سنون جام جم نشانه سی وار
        که هر زمان ایدرم افتخار گوزلریوه
        توکنده زلف پریشانی ماه صورتیوه
        ویریر او زلف سیاه اعتبار گوزلریوه
        منی یانونجه آپار هر یره دعا یرینه
        که قویمارام دَیه گوز با وقار گوزلریوه
        وروبدو خیمه خیالون منیم کناریمده
        خیالده باخورام ای نگار گوزلریوه
        دوشنده یادیمه من نوبهار تک توکرم
        گلاب گریه ی بی اختیار گوزلریوه
           اگر قدم قویاسان ساحت گلستانه
        گلور فغانه دمادم هَزار گوزلریوه
         شکسته سازیله عشقیم گلور نوایه او دم
        چالور چغانه و چنگ و سه تار گوزلریوه
        چیخار او لحظه هامو شوقیله تماشایه
        شکوهیلن باخار اول آبشار گوزلریوه
        هزار و یک جانوم اولسا اگر ، یقین ایدَرم
        بیرین اوزیوه مینینده نثار گوزلریوه
        اورکده تاب یوخوم تا که باخمیام گوزوه
        باخاندادا اولورام شرمسار گوزلریوه
        گوزوم باخاندا سنه رنگ صورتیم سارالور
        اورکده سِرّیم اولور آشکار گوزلریوه
        گله او گوزلریوین هر بلاسی واردو منه
        که ایتمیشم اوزومو من قمار گوزلریوه
        دولاندا گوزلریوه اشک مثل مروارید
        نه حسرتیله باخار نوبهار گوزلریوه
        غزال ، گوزلریوه عاشقم دایان گیتمه
        که یازموشام غزل شاهکار گوزلریوه
        او گوزلر اولماسا گر ، من بو جانی ایستمیرم
        "یگانه" نی ایلیوبسن دچار  گوزلریوه
         
            (ترجمه شعر (گوزلریوه
                               چشمانت
        کشی چو سرمه ی تار ای نگار (به)چشمانت
        کنم نظاره بر آن بیقرار چشمانت
        چه چشمها که به جام شراب می مانند
        که مست میشوم از آن خمار چشمانت
         سخن شکر ولی چشمان تو تماشایی است
        نظر نموده خدا بیشمار (به)چشمانت
        هزار الله اکبر بُوَد بر نقاش
        کشید عجب قلم زرنگار (به) چشمانت
        کشید نقش تو را بر خودش تبارک گفت
        به شوق داده چه نقش و نگار (به) چشمانت
        بروی چشم بظرافت کشیده است قلم
        که آن کمان دهد اقتدار (به) چشمانت
        کمان کنی گر عزیزم تیرهای مژگانت
        بدام افتم و گردم شکار چشمانت
        صفا گرفته چو چشمان ز ابروان کمان
        کشیده خالق من چون حصار (به) چشمانت
        چو تیر شد بکمان قلب من نشانه شود
        بیفتد از مژه ها سایه سار (به) چشمانت
        فتاده روی لبت ذره نقطه ای جانسوز
        فتد ز دانه ی فلفل شرار (به) چشمانت
        چه باشکوه دهد رنگ روشن آبی
        صفای ساحل زیباکنار (به) چشمانت
        چو چشمهای تو از جام جم نشان دارد
        همیشه من بکنم افتخار (به) چشمانت
        بریز زلف پریشان به صورت ماهت
        سیاه زلف دهد اعتبار (به) چشمانت
        ببر بجای دعا تو مرا بهمراهت
        که چشم بد نخورد بر باوقار چشمانت
        خیال تو بکنارم زدست خیمه ی خود
        کنم نظر بخیال ای نگار (به) چشمانت
        بریزدم ز دو چشمم گر آمدی یادم
        گلاب گریه ی بی اختیار (به) چشمانت
        به زیر پا نهی ار ساحت گلستان را
        به شور و ناله برآید هَزار (به) چشمانت
        به عشق ناله برآرم چو ساز بشکسته
        زنم چغانه و چنگ و سه تار (به) چشمانت
        به شور و هلهله آیند بر تماشایت
        نظر ز شوق کند آبشار (به) چشمانت
        کنم، خدای دهد گر هزار و یک جانم
        یکی بخود و هزارش نثار چشمانت
        ز چشمهای تو نیشی بُوَد بجانم نوش
        که کرده جان خودم را قمار (به) چشمانت
        ز چشمت اشک بریزد بسان مروارید
        چه حسرتی بکشد نوبهار (به) چشمانت
        غزال ، عاشق چشمم مرو تامل کن
        نوشته ام غزل شاهکار (به) چشمانت
        بدون چشم تو این جان را نمی خواهم
        شدست جان "یگانه" دچار چشمانت
        امیر وحدتی   یگانه
        بنا به درخواست اساتید بزرگوار و بر حسب
        وظیفه اطاعت امر شد و ترجمه لغت به لغت
        شعر تقدیم میشود از. قصورات به کرامات بگذرید.
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۰۶:۴۸
        درود استاد عزیز خندانک
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۱۹
        درود بزرگوار
        غزلی با زبان شیرین آذری
        بنده معنی کلمات را نمیدانم منتها از آهنگ زیبای آنها لذت بردم👏👏🌺🌺
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۰۸
        درودها استاد بزرگوارم و ادیب گرانقدر. اطاعت امر شد و ترجمه ای هر چند ناقص در ذیل سروده ارسال شد.
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۲۹
        درود بر شما جناب آقای وحدتی یگانه
        متاسفانه فرصتی پیش نیامده ترکی یاد بگیرم
        ولی همیشه از لفظ و آوای کلمات ترکی لذت برده ام
        شاد و سلامت باشید
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۱۴
        درودها استاد بزرگوارم و ادیب گرانقدر جناب شفیعی. اطاعت امر شد و ترجمه ای هر چند ناقص در ذیل سروده ارسال شد.
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        علیرضا شفیعی
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۲۹
        درود فراوان بر شما استاد وحدتی یگانه
        ترجمه خود شعری زیبا بود و بسیار شورانگیز
        بینهایت سپاسگزارم از لطفتان
        تندرست باشید و سرافراز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی مزینانی عسکری
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۳۳
        درود بر استاد وحدتی عزیز
        کاش ترجمه را هم لطف می کردید تا از حلاوت این شعر زیبا ما که زبان ترکی نمی دانیم بیشتر لذت می بردیم
        خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۱
        درودها استاد بزرگوارم و ادیب گرانقدر جناب عسگری. اطاعت امر شد و ترجمه ای هر چند ناقص در ذیل سروده ارسال شد.





        حذف
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۴۷
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعرو استاد عزیز
        سرودی
        شعر های ناب
        روشن کردی
        دل را در شب چون مهتاب
        گشاندی دل را سوی
        طلوع آفتاب
        خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۲
        درود و سپاس گرانقدرم جناب انصاری.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۲۴
        درود استاد وحدتیِ بزرگوار
        ترکی نمیدانم اما مطمئنا همچون دیگر اشعارتان عالی است
        شاد و تندرست باشید🌹
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۰۷
        درودها خواهر بزرگوارم و ادیب گرانقدر. اطاعت امر شد و ترجمه ای هر چند ناقص در ذیل سروده ارسال شد.
        ارسال پاسخ
        تکتم حسین زاده
        تکتم حسین زاده
        دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۸
        سلام و عرض ادب 🌹بسیار عالی
        لذت بردم 🌹🌹
        درود بر شما
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۱۴
        سلام جناب وحدتی عزیز و بزرگوار
        شعری زیبا خواندم
        بیشترداز لذت افسوس داشت
        انگار شبکه استانی فرماندار تبریز حرف میزد
        یک کلمه تورکی سه کلمه فارسی
        شعر را تورکی نوشتی؟
        گوزلریوه قربان ،
        بونولسون
        نه باشکوه ویریب رنگ روشن آبی
        صفای ساحل زیبا کنار گوزلریوه

        اگر قدم قویاسان ساحت گلستانه
        گلور فغانه دمادم هَزار گوزلریوه

        منن اینجیمه
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🍀🍀🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۶
        تو را دوستت دارم روح اله جان. حق با شماست ولی تقصیر زبان ماست که بیشتر اصطلاحاتمان فارسی است. یادی بخیر نمایم از اساتید ترک زبانمان در دانشگاه که انگلیسی را با لهجه شیرین ترکی حرف میزدند .
        ضمنا رنگ روشن آبی و صفای ساحل
        زیبا کنار را شما به ترکی برگردانید.
        عزیزی و ارجمند.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        روح اله سلیمی ناحیه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۳۲
        روشن ابی اچیخ گوی
        صفای ساحل چیمرلیک ایستگی یا ایستهلی ساحیل
        زیبا گوزل
        کنار قیراخ
        عزیز و بزرگوار من
        بنده شعر را از مضمون خیلی هم پسندیدم
        اما این اشعار در گذر زمان بزرگترین لطمه ها را در شعر تورکی و درک شعر و سختی اش مضاف خواهد کرد
        من هم از کلمات فارس در شعرهای تورکی استفاده کردم
        اما تا جایی که توانستم کم کردم
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۴۵
        درود برشما

        بسیار خوب خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۹:۱۳
        سپاس بیکران استاد جان.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۳۰
        درود و آفرین بر شما خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ممنون بخاطر زحمتی که برای ترجمه ی شعر زیباتون کشیدید خندانک

        سلامت و سربلند باشید خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۲۴
        درود بر شما استاد بزرگوارم جناب زارع
        که فریاد دل ما هم هستید. سپاس بیکران
        ارجمندم.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۴۳
        سلام اوستاد چوخ گوزل واقعا بهره اپاردیم
        تاری قلموزه برکت ورسون 🌹🌺🙏
        بیر بیداهه تقدیم اولسون سوزه
        بیر گوز منه باخ بلکه ایشیقلاندی حیاتیم
        گیزلتمه منه بلکه اوزاقلاشدی مماتیم
        گر باخمیاسان بیرمنه ، من اولماغا بنزر
        ایندی نه اولار سَن وِرَسَن حَقّ زکاتیم ؟
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۱۸
        درودها جناب پور صالحی عزیز و شاعر گرانمایه. از بداهه ی تقدیمی لذتی وافر حاصل گردید. سپااااااااس.
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0