هنوز

درود برشما جناب بدری شعری زیبا در ایام تعطیلات عید از شما .
معلوم است وقت که داشته باشید پُر فروغ ظاهر میشوید .
صحبت اینکه .
از عشق لبریزم زیبا بود .
از شوق میریزم زیاد به مصرع نمی‌خورد
به نظرم ...
به یادت شوقی از پاکی هنوزم اشک میریزم
بهتر نمیشد ؟
به خوابم باز می ایی زیبا بود .

هنوز از ماه میپرسم ز خورشید سحر خیزم
هم بسیار زیبا بود .

این بیت تان زیبا بود و بیت انتخابی من است

هنوز از خش خش پاییز برایت شعر میخوانم
به گوشم باد می گوید تویی فصل دل انگیزم

بیت بعدی هم زیبا بود بزرگوار.
هنوز آلوده ی دردم و با آیینه می خندم
هنوز این شهر میگوید که از عشقت بپرهیزم
..


بیت آخر و تکمیل کننده ی بجایی بود .

تو فردا بازمیگردی غروب این قصه می داند
هنوز این صبح میگوید که من با شب درآمیزم.

درود بر شما .

با اجازه بانو قشقایی من دو پیام ایشان و خودم را به دلیل زیبایی این شعر با تیک نقد ارسال میکنم.

منیژه قشقایی .
هنوز کلمه ای که پیوند می دهد هرلحظه را به بهار،در هرفرکانسی باشیم و موجی مغزنیز اطلاعات متعلق به آن را دریافت و پردازش می کند

حال خوش هنگامیست که در زمان حال قرارداریم ،آرام بود ن با انرژی جهان یکی شدن است و عدم نگرانی از شرایط ونتایج.

به دنبال چیستی ،چرا و چگونه بود ن ،سبب حیرت است و عدم شکیبایی و طلب از خدا و زمین و زمان و افراد .
با بودن در نیروی حال از هیاهوی نفس رها می شویم ،ذهن به سکوت می رسد ،خاطرات و دردهای باقی مانده در ذهن شروع به پاکسازی می شود،وروح الهی ما در حال نمایان شدن و سرزندگی و بیداری می باشد


درود. وعرض ادب جناب بدری
نوروزتان مبارک ، بسیارزیبا بودشعرتان
قصدداشتم با تیک نقدرارسال نمایم این پیام را که ممکن نبود،به هرروی زیباست و بهاری
سبزباشید همیشه ایام انشالله

محمد رضا خوشرو.
درود برشما جناب بدری شعری زیبا در ایام تعطیلات عید از شما .
معلوم است وقت که داشته باشید پُر فروغ ظاهر میشوید .
صحبت اینکه .
از عشق لبریزم زیبا بود .
از شوق میریزم زیاد به مصرع نمی‌خورد
به نظرم ...
به یادت شوقی از پاکی هنوزم اشک میریزم
بهتر نمیشد ؟ خندانک
به خوابم باز می ایی زیبا بود .

هنوز از ماه میپرسم ز خورشید سحر خیزم
هم بسیار زیبا بود .

این بیت تان زیبا بود و بیت انتخابی من است

هنوز از خش خش پاییز برایت شعر میخوانم
به گوشم باد می گوید تویی فصل دل انگیزم

بیت بعدی هم زیبا بود بزرگوار.
هنوز آلوده ی دردم و با آیینه می خندم
هنوز این شهر میگوید که از عشقت بپرهیزم
..


بیت آخر و تکمیل کننده ی بجایی بود .

تو فردا بازمیگردی غروب این قصه می داند
هنوز این صبح میگوید که من با شب درآمیزم.

درود بر شما .

متاسفانه تیک نقد بسته است .

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود

تو فردا بازمیگردی غروب این قصه می داند
هنوز این صبح میگوید که من با شب درآمیزم

درود بر دلسوز عزیز
ساده بود و زیبا 🌹👏

درود بر شما ادیب بزرگوار

سال نو مبارک

امیدوارم که سالی سرشار از موفقیت و شادکامی و تندرستی و موفقیت توأم با خیر و برکت پیش رو داشته باشید

هنوز کلمه ای که پیوند می دهد هرلحظه را به بهار،در هرفرکانسی باشیم و موجی مغزنیز اطلاعات متعلق به آن را دریافت و پردازش می کند

حال خوش هنگامیست که در زمان حال قرارداریم ،آرام بود ن با انرژی جهان یکی شدن است و عدم نگرانی از شرایط ونتایج.

به دنبال چیستی ،چرا و چگونه بود ن ،سبب حیرت است و عدم شکیبایی و طلب از خدا و زمین و زمان و افراد .
با بودن در نیروی حال از هیاهوی نفس رها می شویم ،ذهن به سکوت می رسد ،خاطرات و دردهای باقی مانده در ذهن شروع به پاکسازی می شود،وروح الهی ما در حال نمایان شدن و سرزندگی و بیداری می باشد


درود. وعرض ادب جناب بدری
نوروزتان مبارک ، بسیارزیبا بودشعرتان
قصدداشتم با تیک نقدرارسال نمایم این پیام را که ممکن نبود،به هرروی زیباست و بهاری
سبزباشید همیشه ایام انشالله

وَلَا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
سلام عزیز اخوی گفتم انگشت مبارک روی نشان نقد بزن تا عمو نقادان و قنادان راحت آنچه اندر دل بود کاظهار آن مشکل بود را بگویند به نصیحتم وقعی ننهادی بگذرم به قول مولا تِلْکَ شِقْشِقَة هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ
آیه را متامل شوید آیه ای است که تعمق را طالب است

باید که عمر وقف الفبای او کنند
خود را فدای قامت رعنای او کنند

از دست پشت پرده ی غیبت امان وآه
لعنت به طعنه ای که به شیدای او کنند

نفرین به مردمان سیه بخت روزگار
آنان که از دروغ تولای او کنند

عمریست سنگ غیبت ما خورده بر سرش
کو عالمان دین که مداوای او کنند

ما را که از مترسک افتاده کمتریم
این خوش خیالی است که همپای او کنند

موسی از آن تضرع قومش ظهور کرد
کو اهل ندبه ای که تمنای او کنند

آنان که از تلاطم دنیا مصون شدند
باید دعا به خیر سجایای او کنند

صد مرده زنده میکند از گوشه ی نگاه
گر چشم همتی به مسیحای او کنند

دارم امید تا که بیافتم به پای یار
شاید مرا غبار قدم های او کنند ...

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_لعن_جبت_والطاغوت
#ایمان_اسماعیلی_راجی