يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر محمود حشمتی(سپیدار)
آخرین اشعار ناب محمود حشمتی(سپیدار)
|
آن برف
که نشست بر سیمایِ دشت
و
بر پیشانیِ کوه
خبرش نبود هیچ از خونخواهیِ
دانه هایِ مدفون در خاک
از جوانه ها
از اینکه
روزی فروردین در بگشاید
و بهار را جار بزند
چه ناهمگون اند این دو پریچهر
جوانه و برف
یک دو فردا که بگذرد
دشت،
میلادِ بنفشه را به سور می نشیند
و اختیار
در دستِ سوسن و شمشاد است
آن شاخِ خشک که جان بگیرد
آغازِ منشورِ بهار
و
فرجامِ زمستان است
محمود حشمتی
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم ارجمندم،درودتان،پاینده باشید | |
|
درودتان گرانمهر،دلتان بهاری،بهارتان پرشکوفه🙏🙏🌹🌷 | |
|
سپاسگزارم ارجمندم،درودتان،کامکار باشید و سرفراز | |
|
سپاسگزارم گرامی ام،پاینده باشید،همیشه بهاری باشید،عیدتان فرخنده | |
|
درودتان گرانقدر،بسیار عالی،کامکار باشید و پاینده | |
|
سپاسگزارم مهربانوی بشکوه و گرانقدر،درودتان | |
|
مهرتان را سپاس مهربانوی گرانمهر و بشکوه،بمانید به مهر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ناهمگونی جوانه و یا همان شکوفه
برف و یا همان سرما .
که همیشه این دو را در تضاد هم قرار میدهد.
زیبا بود تخیل شما ادیب .
.
موفق باشید