جمعه ۲۵ آبان
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
"کشور نیلی"
موی رویای پریدن را ، پریشان میکنی
خانه را ، تا انتهای کوچه ، مهمان میکنی
گفته بودی ، دامن ابریشمم پرماجراست
کشور نیلی من ، با بوسه طوفان میکنی
دختری، اقلیم دنیاهای شیرین کرده ای
بال پرواز پری ، در شعر پنهان میکنی
میدوم از عطرزارت ، تا تماشاهای دور
عشق را آغوش بی پروای انسان میکنی
کولیم ، ییلاق چشمان تو را گم کرده ام
بر تن صحراوش خورشید ، باران میکنی
دستهایم کاغذی ماند و دلم از آتشست
میچکد صلح از تبار من، تو ویران میکنی
من سبوی هرج و مرجم، من شراب رامشم
من پر از نوشم ،تو قند غم فراوان میکنی..
٭٭٭٭
"مانند شعر"
آسیمه ، شب آمد غزل بانو!
شیطان کنامش را هویدا کرد
تا واپسین سودای شیرین ات
اخگر فشاند و باز غوغا کرد
سربین چشمانت ، نوشت از غم
با سالهای سرد و دیر ، از مرگ
مضراب ، زخمی بر تنت بنشاند
راز گلویت ، غنچه ای صدبرگ
آژنگ بر رخ ، آینه خالیست
سرخاب ، خونی بر لب رویاست
از رشک صبحی نو ، قلندر ماند
ماهی که در آغوش تب، تنهاست
دریا خمید و گریه حل میشد
در چنته ی خورشید ، زر خشکید
از رنج فردا ، پنجه بر شب زد
باید سفر میکرد ، در تردید
ذات صدف در فتنه ها لغزید
دردی به جان نازک گل خفت
بوی اعانه ، در جهان پیچید
با عقل بیمار از تعصب گفت
با ابلهانِ بخیه بر لبهاش
با پیکر در بند و زنجیرش
با قاف مه الود آمالش
با زخمهای دست و پا گیرش
با خنده ی خونخوار جهل اوای
با پنجه ی عفن کلاغ ی شوم
فرهنگ تلخ مستمند سرخ
مانند شعری بود ، در حلقوم..
|