سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 17 آبان 1403
    6 جمادى الأولى 1446
      Thursday 7 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۷ آبان

        فرشته ی هولناک

        شعری از

        مهتاب محمدی راد

        از دفتر و صداهایی در سرم.. نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۲۸ شماره ثبت ۱۰۵۶۶۷
          بازدید : ۸۴۰۱۳   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهتاب محمدی راد

        صدای ارسالی شاعر:
        گفتی خیلی خوب است 
         قدم زدن 
        در کوچه های غلتیدن..  
        و من اسب شدم 
        تاختم 
        به آنجا که نمیشد رسید..  
        پل ها را تا درخت ها.. 
        درختان را تا آدمیان..  
        آدم ها را تا نگاهِ تو گشتم.. 
         دورِ دور.. دورتر..  
        هنوز هم دورتر بودی... 
        و من 
        که تنهایی را باخته بودم  
        با خورجینی از انکر الاصواتِ سیاه و سفید 
        از تاریکخانه آمده بودم، 
        با عمری که تعویض نمیشد.. 
        از خشم ها گذشته بودم 
        بدون خاطرات واقعی
        با ریه هایی مسدود 
        که نفرت را فرو نبرند..  
        به نفع کی بود؟؟ 
        مرگ یادم داده بود 
        گاهی فرشته ها هولناک ترند..
        و از تو که قلبم را 
        نگه داشته بودی و جای واژه ها را 
        هر بار عوض می کردی 
        جز مرگ 
        چیزی به من نمی رسید..
        چرک همه چیز را برداشته..  
        یقه ام را ببین 
        که پی سرنوشت را گرفته.. 
        موهایم را ببین 
        با هیچ گیره ای گیر نمی شوند 
        و انگشتانم 
        که وانمود می کنند از من نیستند.. 
        چرک همه چیز را گرفته.. 
        و من مشکوکم 
        به تمام آن چیزها 
        که از دهانت دور ریختی  
        تا درد از درون شماتت نکند..

        حالا من آمده ام 
        پشت آن کوچه ها 
        نگرانم نبینمت 
        و مرگ 
        باز هم فرشته ای باشد 
        هولناک تر از همه چیز..
         
         
        مهتاب محمدی راد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1